یادداشتی برای روز زمین /از زمین که حرف می زنم ...
جایی در کهکشان سیاره ای است که تلالو سبز – آبی فام اش نشانی منظومه شمسی در راه شیری است
جایی که زمینش می خوانند ، این تنها کره مسکون آدمیان!
دیده یا شنیده اید حکایت مستاجران خوش نشینی که وقتی به ضرب و زور وکیل و قانون ؛ ملک را به مالک پس داده اند دیوار ها را پر از سوراخ میخ ، کلید و پریز ها را لق و از قاب در آمده ، درها و کمدها را با زهوار معیوب خلاصه به جای خانه خرابه ای را پشت سر برجای گذاشته اند ؟!
امروز حکایت و ما و زمین همین شده است با این تفاوت که زمین تابع قانون طبیعت است که در آن هر عملی را عکس العملی است مساوی با آن و در خلاف جهت!
بی دقت و بی توجه و سهل انگارانه فقط به منفعت نا مطمئن و ناپایدار لحظه می اندیشیم و بی توجه به حساب و کتاب خاک و آب ، دل سفره آبی را خالی می کنیم ، فرونشست خاک را جدی نمی گیریم و به کشت محصولی پر از نیاز آبی در محل نامناسب ادامه می دهیم و گوش بر توصیه ها می بندیم. تا به چشم ببینیم روزی را که با از دست رفتن خاک زراعی حتی دیگر محصول متناسب با منطقه را نیز نمی توانیم کشت کنیم!
بی دقت و بی توجه و سهل انگارانه حتی قوانین کشور را نادیده می گیریم مثلا وقتی برنامه توسعه ای کشورمان ایجاد صنایع نفت ، گاز و پتروشیمی را در استانهای شمالی کشور ممنوع کرده است ما با لجاجتی که تنها از بحران بلوغ یک نوجوان بر می اید فقط می گوییم اگر در جای دیگر این صنعت نقطه اتکای اقتصادی شده چرا من نداشته باشمش؟!
بی دقت و بی توجه و سهل انگارانه بطرز عجیبی مصرف می کنیم و دور ریز داریم. در حالیکه بهتر از هر کسی از شیوه های کاهش تولید پسماند ، تفکیک پسماند ، بازیابی و بازیافت خبر داریم اما هنوز اگر برویم دو تا جوراب یا سه تا مداد بخریم حتما از فروشنده کیسه نایلکس مطالبه می کنیم !
تجربه کرده اید گاه مهمانی به خانه تان می آید انگار بجای مهمانی آمده تصرف عدوانی ! می ریزد ، می پاشد ، گلدان گل محبوبتان را چپه می کند با بی توجهی شربت آلبالو را روی قالی دست بافت گل ابریشمتان می ریزد ، بعد از غذا دست نوچ اش را به در و دستگیره و مبل و ... می مالد ، بی ملاحظه حال شما و همسایه هاتان بلند بلند حرف می زند و صدای پخش مسابقه ورزشی را تا نهایت زیاد می کند ، بهنگام نشستن و برخاستن صندلی را روی سرامیک کف می کشد انگار نه انگار که همسایه طبقه پایین هم هست؟!
در عین حال تجربه کرده اید مهمانی که حضورش برایتان شادی و لذت به ارمغان می اورد به شما و قوانین منزلتان احترام می گذارد ، با شما میز می چیند ، درست کردن سالاد را به عهده می گیرد ، برایتان موسیقی مورد علاقه تان را تحفه می آورد حتی شاید یادتان بیندازد خاک گلدان تان نیاز به آب دارد. مصاحبتش لذت بخش و معاشرتش مطلوب است؛ آنقدر مطلوب که به اعتبار همان یکی دو برخورد کوتاه در راه پله با همسایه تان ، گاهی همسایه ها هم سراغش را می گیرند که حال فلانی چطور است؟
امروز حکایت آنکه در قبال زمین احساس مسئولیت دارد با او که احساس مسئولیتی در قبال زمین احساس نمی کند ، چنین است !
روز جهانی زمین با به تعبیر وطنی " روز زمین پاک" از راه می رسد. امسال دبیر کل سازمان ملل در سخنانش در خصوص این مناسبت زمین را مادر خطاب کرده است تعبیری اگرچه آشنا و نه چندان تازه برای ما ، اما تکان دهنده.
تکان دهنده از این رو که یادمان می آورد ما فرزندان جفا کاری هستیم! بانکی مون از همگان خواسته تا صدای اعتراض به دردمندی تنها خانه مان ، زمین این سیاره مسکون آدمی باشیم.
لازم نیست کارهای محیر العقول بکنیم لازم نیست جنبشی به راه بیندازیم فقط بیاییم از امروز در مصرف کاغذ ، در مصرف پلاستیک ، در تفکیک زباله ها مان دقت کنیم. فقط بیاییم از امروز با دقت از آب استفاده کنیم و نسبت به زمان باز ماندن شیرآب و میزان آبی که با شست و شو تبدیل به پسآب میشود حساس باشیم و رعایت کنیم . از خودمان شروع کنیم . قوانین را بدانیم و قانونمندانه عمل کنیم و مسئولانه پیگیر باشیم و همان تغییر باشیم که مایلیم در دنیا اتفاق بیفتد. زمین زیر پاهایتان سفت و سبز باد!
لیـلا مســروری