انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی

انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی

نهادی مدنی، غیردولتی، غیرسیاسی، غیر انتفاعی و بدون وابستگی به گروه های حزبی، قومی، نژادی و ایدئولوژیک بدون وابستگی به گروه های حزبی، جناحی، قومی و عقیدتی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

گزارش شهرداری و نظرات شهروندان

دوشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۳ ق.ظ

دوشنبه هفته گذشته 25 آبان ، شهرداری و شورای شهر به اتفاق ، بمناسبت دوسالگی فعالیت مهندس رضا پورشعبان به عنوان شهردار بندر انزلی، نشستی را با حضور رسانه ها و برخی از فعالان فرهنگی و مدنی ، برگزار کردند.

در این نشست گزارشی از جانب شورا و شهرداری ارایه شد همچنین به برنامه های آتی شهرداری نیز اشاراتی رفت. کل این مجموعه که به صورت لوح فشرده در اختیار حاضران قرار گرفته  در اختیار روابط عمومی شهرداری هست لذا چنانچه عزیزی تمایل به مطالعه دقیق ان داشته باشد می تواند برای دریافت به روابط عمومی شهرداری مراجعه کند.

انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی به عنوان نهاد مستقل مدنی ، پذیرای نقطه نظرات و تحلیل های شهروندان محترم است. شهرداری پیوسته شعار می دهد "شهر خوب ، دست یافتنی نیست ؛ ساختنی است" اینک نمره قبولی ِ "عمل" به این شعار را گروه هدف و بهره بردار که همانا شهروندان محترم هستند باید بدهند .

بی شک انتقادات و ارایه طریق درست شما می تواند راهگشای مجموعه شهرداری باشد  لذا ما در انجمن طرفداران توسعه انزلی بارش افکارانتان را انتظار می کشیم.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۲
کمسیون محیط زیست انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی

نظرات  (۹)

۱۷ آذر ۹۴ ، ۱۸:۱۴ باشگاه فرهنگی ورزشی ملوان
ضمن قدردانی از دوستان گرامی  برای درج مطالبی پیرامون باشگاه ملوان   پیشنهادات زیر  جهت بررسی دست اندرکاران شهر انزلی و شهروندان  ارائه می شود
پس ما شهروندان انزلی چی می توانیم از نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تقا ضا کنیم   با  رجوع هبه  غیررسمی و شفاهی همان  70 درصد سهام ملوان ، بدون مراجعه  به حکم دادگستری  تقاضای  عین موهوبه  را بکند، آنطور که  مجدداٌ این باشگاه فرهنگی  ورزشی  مثل سابق  با حمایت پیشکسوتان و بازاریان و اصناف و کمک های مردمی به فعالیت های ورزشی خود ادامه دهد و بازیکنانش بدون چشم داشت به پرداخت های کلان از روی عشق در زمین ورزشی انزلی بدوند و این تیم باسابقه  که هنوز پیشکسوتانش  در قید حیات هستند  به رتق و فتق امور بپردازند. جذب  افراد باسواد و بی رنگ و ریایی چون اردشیر پورنعمت ، بهمن صالح نیا  و ...که با سوابق تیم آشنایی دارند بدون حب و بغض  جذب تیم ملوان شوند و مردم برای حضور ایشان طومار جمع کنند  و این تیم به معنی واقعی کلمه بومی  شود  حتی اگر پولی این میان  رد و بدل نشود. انتخاب مدیرعامل خارج از استان  بی معنی است وقتی ادعا می کند من دستم برای رهایی ملوان از بحران مالی  خالی است . از بومیان انزلی چی دعوت کنیم  انزلی هم نخبگانی دارد که نادیده گرفته می شوند . باسپاس
۱۶ آذر ۹۴ ، ۱۰:۲۶ هبه سهام ملوان به مسئولین شهر ( قانون مدنی )

هبه در قانون مدنی ایران  تعریف شده است و در هبه رسمی  ، واهب ( نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ) و متهب  ( مسئولین شهر ) با عقد در قرارداد رسمی دریافت عین ملکیت را اعلام می کنند . در  هبه 70 درصد  باشگاه  ملوان کدام مسئول شهر و منتصب به چه وزارتخانه هایی قبول قبض کرده اندو در صورت  هبه شفاهی ، به کدامیک از مسئولین شهری واگذار شده است ؟ امکان رجوع عین ملکیت از نظر قانونی نیز امکان پذیر است  و آیا صاحب اولیه باشگاه ملوان می تواند  سهام باشگاه را در اختیار افراد خصوصی دارای اهلیت قرار دهد ؟

آنچه که از نظر حقوقی آشکار است این است که در هر دو مورد هبه رسمی و هبه شفاهی  ، صاحبان  اولیه باشگاه فرهنگی ورزشی ملوان می توانند  عین مرهوبه را باز پس بگیرند .

...

نقل از

معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری خراسان رضویآموزش حقوق شهروندی 

https://pjorm.mashhad.ir/citizenship_education/1182955-هبه-قانون-مدنی.html

هبه در لغت به معنای بخشیدن و دادن چیزی به کسی بدون عوض است و در اصطلاح حقوقی نیز بدان معنا است که واهب آن چیزی را که ملک خودش است، رایگان و بلاعوض به دیگری انتقال بدهد. به هبه عطیه و نحله نیز می‌گویند.


هبه به خویشاوندان
هبه و بخشش به خویشاوندان اگرچه فقیر هم نباشد، مستحب است و بخصوص در مورد پدر و فرزند، استحباب آن تاکید شده است. همچنین اگر پدر و مادر، نیاز مالی داشته باشند، هبه و بخشش به آنها واجب عینی است. در هبه مستحب است که پدر بین فرزندانش تفاوتی قایل نشود و به طور مساوی به آنها هبه کند.

مقررات هبه در قانون مدنی
بر اساس ماده 795 قانون مدنی، هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به رایگان به شخص دیگری تملیک می‌کند؛ به عبارت دیگر او مال خود را به طور مجانی به ملکیت دیگری در می‌آورد.
در این عقد سه طرف وجود دارد: واهب، متهب و عین موهوبه. 
«واهب» کسی است که مالش را تملیک می‌کند. 
«متهب» کسی است که مال به ملکیت او در می‌آید.
«عین موهوبه» نیز مالی است که مورد هبه واقع و بخشش می‌شود.

دریافت مال، لازمه وقوع عقد هبه 
طبق قانون، عقد هبه واقع نمی‌شود، مگر با قبول متهب (کسی که مال به ملکیت او درمی‌آید) و قبض او. با توجه به این تعریف، تا زمانی که متهب مال را قبض (دریافت) نکرده باشد، عقد هبه منعقد نشده است؛ بنابراین رجوع هم موضوعیت نمی‌یابد و واهب می‌تواند هر زمان که بخواهد آن مال را پس بگیرد. 
اگر عقد هبه منعقد و عین موهوبه هم قبض شده باشد، واهب در صورتی می‌تواند از عقد رجوع کند و مال موهوبه را پس بگیرد که دو شرط محقق شده باشد: 
1- عین موهوبه موجود باشد. 2- حق رجوع واهب از بین نرفته باشد. 
چنانچه عین مال از بین رفته باشد، دیگر امکان رجوع وجود نخواهد داشت. 

تفاوت هبه‌نامه‌های رسمی و عادی
هبه‌های با سند رسمی (هبه‌نامه‌های رسمی) دارای یک مزیت بخصوص هستند؛ مزیتی که تنها مختص به آنها است و در دیگر انواع هبه‌ها یافت نمی‌شود. در مورد هبه‌نامه‌های رسمی امکان انکار و تردید وجود ندارد. بنابراین هیچ‌ یک از خواهان و خوانده نمی‌تواند مدعی شود که در صحت و اصالت سند مزبور مردد است؛ چرا که این ادعا از نظر قانون پذیرفتنی نیست. اما در مورد هبه‌نامه‌های غیررسمی یا عادی، ادعای انکار و تردید مسموع خواهد بود و با طرح هر یک از دو ادعای انکار یا تردید دادگاه موظف می‌شود بدون تعلل سند را مورد بررسی قرار دهد و بعد از دقت فراوان در مورد اعتبار آن حکم کند.

اقسام هبه
هبه بر دو نوع معوض و غیرمعوض است:
نوع نخست هبه، معوض است که واهب در هنگام عقد با متهب شرط کند در عوض چیزی که به او می‌دهد، او نیز عوض آن را رایگان به واهب بدهد یا این که متهب بدون شرط واهب، چیزی در مقابل هبه‌ای که گرفته است به طور رایگان به واهب بدهد.
مورد دوم هبه، غیرمعوض است که در این نوع، واهب در هنگام عقد هبه، شرط پرداخت عوض بر متهب نکرده باشد و متهب هم چیزی در عوض هبه به واهب پرداخت نکند.

تفاوت هبه معوض با عقود دیگر
در هبه معوض، عوضی که در آن قرار داده می‌شود، در مقابل مال موهوب نیست بلکه عوض در مقابل شرط واهب است. این در حالی است که در عقود دیگر مثل بیع، عوض در مقابل عین است.

ایجاب و قبول در هبه
هبه علاوه بر ایجاب، نیاز به قبول نیز دارد و همانند بیع، نکاح و اجاره، ایجاب آن به هر لفظی محقق می‌شود که ظهور عرفی در معنای بخشیدن داشته باشد. مانند «وهبتک» به معنای «به تو بخشیدم» یا «ملکتک» به معنای «ملک تو کردم».همچنین قبول هبه با هر لفظی که ظهور عرفی در معنی قبول دارد و دلالت بر رضایت متهب دارد، واقع می‌شود. قبض عین موهوبه شرط صحت این عقد است البته بعضی از فقها عقیده دارند که قبض، شرط لزوم هبه است. شرط صحت به این معنا است که متهب علاوه بر قبول هبه باید چیزی را که به او هبه شده است، از واهب تحویل بگیرد و این قبض هم باید به اذن واهب باشد. بنابراین اگر متهب (هبه‌گیرنده) عین موهوبه را قبض نکند، حکم ملکیت بر آن بار نمی شود و اگر واهب قبل از قبض متهب بمیرد، این عین موهوبه جزو ترکه واهب محسوب می‌شود، چرا که قبض صورت نگرفته است.

جواز یا لزوم عقد هبه؟
هبه عقدی جایز است، به این معنا که هر یک از طرفین می‌توانند آن را بهم بزنند، مگر در چند مورد که هبه لازم می‌شود و واهب نمی‌تواند آن را بهم بزند و عین موهوبه را پس بگیرد که شامل موارد ذیل است:
1- بخشش به خویشاوندان باشد مثل پدر و مادر.
2- واهب مال را «قربه الی الله » بخشیده باشد.
3- هبه معوض باشد؛ اگرچه متهب، عوض خیلی کمی به واهب داده باشد.
4- مال موهوبه به حال خود باقی نمانده باشد. بلکه تمام یا بعضی از آن به کلی تلف شده یا صورت آن تغییر کرده باشد. مانند پارچه‌ای که دوخته شده یا غذایی که خورده شده باشد؛ یا این که متهب، مال را به دیگری انتقال داده باشد.
5- واهب بعد از تحویل عین موهوبه از دنیا برود یا متهب بعد از تحویل گرفتن فوت کند.

رجوع از هبه
رجوع در هبه یا با گفتار است، به طوری که واهب بگوید «از هبه‌ام برگشتم» یا «مال موهوبه را برگردان» یا به فعل است، مثل برگرداندن عین و گرفتن آن از دست متهب.اگر واهب مال موهوبه را بفروشد، اجاره دهد یا وقف کند، اگر به قصد رجوع از هبه باشد، این هم رجوع از هبه است؛ و در رجوع هم اطلاع متهب شرط نیست و صحیح است.

طریقه رجوع
برای رجوع از هبه‌نامه، واهب به دادگاه حقوقی مراجعه و دادخواست ارایه می‌کند. 
در محکمه نیز یکی از این دو حالت دیده می‌شود: 
1- نخست اینکه هبه ثبت شده و دارای سند رسمی است. در این حالت واهب بدون اینکه نیاز باشد هبه را به اثبات برساند درخواست رجوع خود را مطرح می‌کند. 2- دیگری، زمانی است که هبه به صورت رسمی به ثبت نرسیده است. (هبه‌نامه عادی یا هبه شفاهی). در این حالت واهب مکلف است در دادگاه، نخست انعقاد عقد هبه را به اثبات برساند و آنگاه اعلام کند که می‌خواهد از عقد رجوع کند.

۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۲:۲۱ هبه سهام باشگاه ملوان به مسئولین شهر
از مسئولین شهر انزلی شاید بتوان از فرماندار شهر انزلی ،  رئیس شورای تامین ،رئیس شورای شهر  ، شهردار انزلی ، رئیس اداره بنادر و دریانوردی ، رئیس اداره محیط زیست ، رئیس نیروی انتطامی ، رئیس شورای ترافیک ، رئیس اصناف و بازاریان ، رئیس نطام مهندسی ساختمان  انزلی ، رئیس نظام پزشکی انزلی ، رئیس دادگستری ، امام جمعه انزلی ، رئیس اداره شیلات ، رئیس تعاونی  های صیادی ، رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری ، رئیس اداره آب و فاضلاب  و رئیس اداره تربیت بدنی...  نام برد ، که می توانند در سهام هفتاد درصدی ملوان شریک باشند .
حتی نمایندگانی از سازمان های مردم نهاد و موسسات  خیریه بدون حق رای  هم باشندچه بهتر .
به این ترتیب از نظر حقوقی  امسئولین واقعی  شهر باید  برای  واگذاری 70 درصد سهام به اداره ثبت شرکت ها  ی انزلی معرفی رسمی شده و در صد سهامی به آن واگذار می شود که با جابجایی مسئولین شهری عناوین و اسامی دارندگان سهام تعویض خواهد شد .
بپذیرید که (واژه مجعول هبه  سهام ملوان به مسئولین شهر ) بدون ذکر اسامی مسئولین و ادارات سطح شهر  کاملاٌ غیر شفاف است و به  شا ئبه های زیادی  دامن خواهد زد که در اذهان  و افواه شهروندان انزلی چی  اگر در کوچه و خیابان حضور داشته باشید  خواهید شنید که می گویند ملوان سیاسی شده  ، ملوان جناحی و باندی شده ف ملوان  پولکی شده  و ...

۱۵ آذر ۹۴ ، ۱۱:۱۸ اجاره شش ماهه ساختمان دانشگاه آزاد به باشگاه ملوان
این ساختمان عریض و طویل  اداری دانشگاه آزاد، چه دردی را از تیم ملوان  حل می کند که  توسط شورای شهر انزلی  به  باشگاه ملوان  واگذار شده است  حال بگوییم   ( شش ماه اجاره داده شده است) . این اتاق ها و کلاس های سابق   آیا در آینده برای برآورده کردن  سایر هزینه های تیم ملوان     به اشخاص  دیگری قابل واگذاری است ؟
آیا شهرداری انزلی قصد باشگاه داری دارد ؟ 
چرا نیاز های تیم ملوان توسط  گروه های خیریه و کمک های مردمی توسط  پیشکسوتان قابل اعتماد مردم در  سطح شهر و توسط  حسابی  جمع آوری نمی شود تا  (پرونده هبه به  مردم ) برای همیشه بسته شود و راه نفوذ انتخاباتی به واسطه این کلمه مجعول و غیر حقوقی برای همیشه از اذهان مردم پاک شود .
این مسئولین شهر از طرف چه کسانی به نام مسئول شهر شناخته شده اند و تعداد  آن ها در هنگام رای گیری چند نفر است ؟

آفرین  با تشکر از دقت نظر شما
....چرا که اصل مطلب توسعه ی پایدار  را  نه در ساخت  بزرگراه و پل هوایی  و تقاطع های غیر همسطح  غیر ضروری    و غیرو  ..  می توان سراغ گرفت   بلکه در اجرا و توسعه سیستم  دفع فاضلاب شهری و  امحاء پسماند های جامد   زندگی شهرنشینی باید دید. ....


برگرفته شده از وبسایت انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی
 در پاسخ به محمدعلی  (2)
در اجرا و توسعه و تقلید از  سیستم های تصفیه فاضلاب و دفع بهداشتی و سوزاندن زباله ها در زباله سوزها   باید گفت بسیار عقبیم و این نوع تقلید و الگو برداری کار سختی است .
اگر  در این مورد هم جای خرد و ریزی برای نفوذ و انتقال تکنولوژی وجود دارد  باید اقدامی صورت بگیرد.
حال که جسته و گریخته  از خرید دستگاه های آب شیرین کن   برای  استفاده از آب شور دریای خزر صحبت می شود  یک لابی قانونی هم برای این مورد تدارک ببینند.
اگر شهرداری رنگ آمیزی نکنه و مجسمه نداشته باشیم  پولا طور دیگه ای خرج میشه. پس  پرداختن به ظاهر شهر هم مهمه (:  
۱۱ آذر ۹۴ ، ۱۲:۰۸ محمدعلی (2)

لطفاٌ پارگراف  ذیل را در بخش نظرات  تصحیح فرمایید   .

مطمئناٌ دستیابی  به شهر پایدار  با تکرار   دو کلمه " شهر پایدار "    بدون تصفیه فاضلاب و آب آشامیدنی بهداشتی که تقریبا  در هیچ  شهر ایران   وجود خارجی ندارد  میسر نخواهد بود  .  به عمق فاجعه موقع استفاده ی مسئولین شهری برای   تقلید کورکورانه از شهرهایی که گاهاٌبا  گرفتن حق  ماموریت و بازدید به آنجا رفته اند  پی خواهید برد  چرا که اصل مطلب توسعه ی پایدار  را  نه در ساخت  بزرگراه و پل هوایی  و تقاطع های غیر همسطح  غیر ضروری    و غیرو  ..  می توان سراغ گرفت   بلکه در اجرا و توسعه سیستم  دفع فاضلاب شهری و  امحاء پسماند های جامد   زندگی شهرنشینی  در سفرهایشان  از اهمیتی بیشتر برخورداربود که این زیر ساخت ها  را می توان با لطایف الحیلی چون   خرید تندیس و رنگ آمیزی جدول  جشنواره های گل نیلوفر تالابی و  ساخت و تعویض  موزاییک پیاده رو های در معرض دید  شهروندان و اخیراٌ طرح مضحک  کتاب خوانی در اتوبوس  ( که فی نفسه  دارای ارزش است )  جستجو کرد   .

همچنین املای  کلمه " نقض  قرض "  نادرست  است که به "نقض غرض "  تصحیح می گردد .   با سپاس فراوان


سلام پس از گذشت زمانی طولانی  ، فعالیتی در این سایت مردم نهاد صورت گرفت و مطالبی در خصوص شهرساختنی  بندرانزلی توسط شهرداری انزلی مطرح شد.
خوشبختانه همگان می دانیم که دستیابی به چنین شهری با هدف  توسعه پایدار  با شعار های تکراری  مقدور نیست .
با ایجاد ازدحام جمعیتی در نقاطی که غذا  ،درمان ، دارو ، بهداشت ، دفع زباله و تصفیه فاضلاب ، تامین آب شرب بهداشتی و سالم  و ایجاد مراکز تفریحات ورزشی و سالم    عملاٌ  نادیده گرفته شده است ، نقض قرض و فریب کاری برای برپایی چنین جلساتی هویداست  .
همچنان که می دانید با گرفتن جرایم کمیسیون های ماده  100 و انباشت چک های وصول نشده که  در صورت وصول نیز ، در جهت رفع معضلات برآمده از قانون شکنی ها ی ماده 100  تا به حال مصرف  نشده است   ( مصداق بارز آن  ، این که طی این سال ها ، یک پارکینگ هم شهرداری انزلی  نساخته است . )، صحبت از شهر پایدار بی معنی است . جایی که فاضلاب شهری  من و شما و همسایگان از  دومتری خانه ها  به بیرون سرازیر می شود و بوی نامطبوع آن همه جا پراکنده است . لباس شیک پوشیدن و سوار ماشین مدل جدید شدن و از کوچه ای هشت متری با  چندین دستگاه آپارتمان از بهترین نقطه شهر  خارج شدن  خنده دار است .
شهرداری  چه توجیهی  در قبال پایمال کردن حق شهروندان با صدور مجوز های چندین طبقه  و  صدر صد اشغال  در سطح  ( تراکم فروشی ) و تحمیل جمعیت در زمین های با مرغوبیت بالا در سطح شهر  دارد ؟
 آیا غیر از این است که شهرداری در جلسات متعدد خود با مشاوران شهرسازی تقاضای افزایش تراکم  و طبقات در خیابان تجاری مسکونی   را دارد که به هنگام دسترسی در شرایط اضطراری  نظیر آتش سوزی و زلزله مسدود خواهد  شد  و قابلیت امداد رسانی نخواهد  داشت ؟ و فجایع انسانی و مالی به وقوع خواهد پیوست ؟

اساساٌ فلسفه ی  تشکیل سازمان سرمایه گذاری شهرداری   در ساختمانی جداگانه   که رفت  و آمد های سرمایه گذاران  به آن و تشکیل جلسات آن   غیر شفاف  و دور از چشم رساناهای   گروهی قرار دارد  چیست  ؟

جایگاه قانونی   و چارت سازمانی چنین سازمانی در شهرداری  بندر انزلی  وجود خارجی دارد و توسط وزارت کشور تایید شده است ؟ 
چرا چنین سازمان عریض و طویلی در شهرهای ایران فقط به واسطه ی یک بخشنامه وزیر کشور دولت نهم  با هدف نقض قوانین جاری شهرداری ها و مقابله با  کمیسیون های ماده 100 و ماده 5   شورای عالی  شهرسازی و معماری  به منصه ی ظهور رسیده است و فجایع زیست محیطی در سطح شهرهای کشور پدید آورده است. 

اگر جواب این سوال را یافتید ،  به فجایعی که توسط برپایی چنین سازمانی در سطح شهر و روستاهای همجوار آن رخ داده است پی می برید . 

شهرداری باید پاسخگو باشد که چرا با  ایجاد تراکم در سطح شهر و افزایش جمعیت آن که در سکونتگاه های غیر رسمی از شهرها و روستاهای استان های دیگر به انزلی سرازیر شده اند  تا  به حال چه برخوردی کرده است ؟
آیا گرفتن یک درجه  و رتبه ی بالاتر برای شهرداری انزلی و ارتقا چارت سازمانی و دریافت حقوق و دستمزد و پاداش های بیشتر  با  آوردن جمعیت مهاجر  ، چه فوایدی دارد ؟ جز آن که با ادغام این قشر ضعیف و سرخورده و فاقد امکانات بر معضلات شهری به لحاظ فرهنگی و اجتماعی افزوده خواهد شد ؟  
آیا کاربرد چنین جمعیتی  در  زمان برپایی انتخابات که با رقم های اندک برای فروش رای  آمادگی بیشتری دارند و تغییر غلظت  دیدگاه های واقعی  ساکنین شهر و خواسته هایشان تحت الشعاع   قرار می گیرد و یا ایجاد ناامنی فواید دیگری هم دارد ؟
مطالعات زیادی در شهر رشت در مورد محله های مختلف آن و سازماندهی سکونتگاه های غیر رسمی تهیه شده است که حاکی  از شرایط اسف بار و غیر قابل کنترل چنین محله هایی است .
 حال شهرداری  انزلی بیاید و به جای جلوگیری از  چنین ساخت و ساز های غیر مجاز با گذاشت چند کتاب در اتوبوس   ، به تقاید از طرح شکست خورده در تهران  که تازه مسافتهای اتوبوس آن طولانی تر هم هست  !!!  مردم را بخنداند!!!
 یا  با تقلید از  ادا و اطوار های جدید در شهر رشت  قبل از فراهم سازی مسیر های حرکتی موازی در محلات پیچ در پیچ قدیمی اطراف میدان شهرداری رشت   طرح پیاده راه سازی آن را مطرح نماید که باعث رشد گردشگری در  این شهر خواهد شد  !!! و جوک های جناب دکتر  شهردار رشت  را برای مردم انزلی هم مطرح نماید !!
آیا یک شهر خطی مانند انزلی امکان آن که خیابانی از آن مسدود شود و به پیاده راه تبدیل شود دارد ؟
 تجربه خیابان قاآنی درکجای دیگر شهر قابل پیاده سازی است ؟
 
مطمئناٌ با تکرار   دو کلمه " شهر پایدار "    بدون تصفیه فاضلاب و آب آشامیدنی بهداشتی که تقریبا  در هیچ  شهر ایران   وجود خارجی ندارد  .  به عمق فاجعه موقع استفاده ی مسئولین شهری برای   تقلید کورکورانه از شهرهایی که گاهاٌبا  گرفتن حق  ماموریت و بازدید به آنجا رفته اند اصل مطلب توسعه ی پایدار  را  نه در ساخت  بزرگراه و پل هوایی  و تقاطع های غیر همسطح  غیر ضروری    و غیرو  ..  بلکه  دفع فاضلاب شهری و  و پسماند های جامد  بررسی می کردند .
و اکنون  ....
یک پیشنهاد برای  تاسیس سازمان های مردم نهاد و ایجاد موسسات خیریه و داوطلبانه آموزش غیرمستقیم دوری از مواد مخدر برای دانش آموزان مدارس   چه بسا ارجحیت دارد  بر طرح های بی خاصیتی چون مطالعه کتاب در اتوبوس به منظور افزایش  سطح فرهنگی شهروندان .
کودکان ما دیرزمانی است که در سطح ابتدایی در پارک ها سرگردانند و با سیگار و سایر مواد مخدر آشنا می شوند  عدم جذابیت درس و کلاس و تحمیل دروسی که محتوای آن از زندگی واقعی مردم کیلومترها فاصله دارد و درگیری همیشگی دولت ها و مجلس در تعیین وزیر آموزش و پرورش  ، نتیجه ای جز عقب ماندگی تحصیلی و فرار از مدرسه را در برندارد . هر سال سیستم آموزشی باسعی و خطا کودکانمان را چون موش آزمایشگاهی در معرض تجارب  شعار گونه  افراد ناآگاه و بی سواد قرارمی دهد که به صورت تحمیلی در رشته غیر تخصصی خود به هر پست و مقام چشم دارند اما دریغ از پذیرش مسئولیت در قبال این اختیارات لجام گسیخته .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی