انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی

انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی

نهادی مدنی، غیردولتی، غیرسیاسی، غیر انتفاعی و بدون وابستگی به گروه های حزبی، قومی، نژادی و ایدئولوژیک بدون وابستگی به گروه های حزبی، جناحی، قومی و عقیدتی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

برگ ریزانی دیگر از شاخسار  باشگاه فرهنگی  ورزشی ملوان 
 انعکاس سه گزارش خبری از سایت های خبری  تابناک ، فارس نیوز  و  دیارمیرزا  ،  پیرامون انحلال تیم فوتبال بانوان ملوان  در سطور زیرین آمده است ، گفتنی است که تا کنون هیچ اطلاعیه و بیانیه ای از سوی  نماینده محترم مجلس شورای  اسلامی بندرانزلی ، رئیس هیئت مدیره ، رئیس شورای شهر انزلی و شهردار انزلی  صادر نشده است تا بازنشر شود . اما خبر اسفناک چنین بود :
باشگاه قدیمی انزلی در اطلاعیه ای عجیب، دختران فوتبالیست خود را متهم کرد؛

باشگاه قدیمی ملوان در بیانیه عجیب خود نوشته: «بزرگ‌ترین دلیل این تصمیم را باید در مواردی جست و جو کرد که نمی‌توان در یک جامعه اسلامی آنها را مطرح نمود. به دلایلی کاملا غیرمادی که تأکید می کنیم از بیان آنها به طور واضح در رسانه ها باید خودداری کرد، تصمیم نداریم تیم بانوان داشته باشیم». این اطلاعیه رسمی به وضوح، اتهاماتی را به فوتبالیست های دختر ملوان نسبت می دهد که در صورت اثبات، می تواند موجب تعطیلی فوتبال بانوان در ایران شود.

کد خبر:۶۱۰۲۹۹   تابناک
تاریخ انتشار:۰۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۵30 July 2016
           دلیل انحلال تیم زنان ملوان در جامعه اسلامی گفتنی نیست!     دلیل انحلال تیم زنان ملوان در جامعه اسلامی گفتنی نیست!            

اطلاعیه باشگاه ملوان درباره عدم تمایل به تیمداری در سطح فوتبال بانوان، سوژه تازه ای شد تا بار دیگر در شبکه های اجتماعی، این موضوع به سوژه داغ تبدیل شود.

به گزارش «تابناک ورزشی»، این باشگاه گیلانی اعلام کرده که تیم فوتبال بانوان منحل نشده، بلکه قصد واگذاری آن را داشتیم که حتی یک متقاضی هم پیدا نشد؛ اما نکته مهم در این اطلاعیه، اشاره صریح و البته غیرمستقیم به موضوعاتی است که در فوتبال بانوان چندین سال مطرح بود، ولی فدراسیون فوتبال و حراست وزارت ورزش از کنار آن می گذشتند.

اگر مدیران باشگاه انزلی چی، برای ادعای خود که با زبان بسته در رسانه ها منتشر کردند، سندی قوی داشته باشند، باید منتظر ضربات جبران ناپذیری به فوتبال بانوان در کشور بود؛ ضرباتی که شاید تا سال ها موجب تعطیلی فعالیت این قشر بدون امکانات شود. 

پیش از این، برخی حاشیه های جنسیتی در برخی رده های فوتبال بانوان بر آن تأیید و گفته شد، برخی از موارد اخلالگر و مشکوک با دخالت مسئولان فوتبال بانوان غربال شده و از تیم های ملی پاکسازی شدند؛ اما سال گذشته، نایب رئیس فوتبال بانوان فدراسیون به وضوح اعلام کرد، نیرو و بودجه لازم برای غربال برخی انحراف ها در فوتبال باشگاهی بانوان را نداریم! 

بخش هایی از بیانیه باشگاه ملوان را در زیر می خوانید.

«باشگاه ملوان هیچ وقت تیم بانوان خود را منحل نکرده بلکه از ماه‌ها قبل تصمیم به واگذاری این تیم گرفته بود که البته این تصمیم دلایل خاص خود را داشت؛ دلایلی که بسیاری از آنها را نمی‌توان در رسانه‌ها و برای افکار عمومی در جامعه مطرح کرد».

به گزارش سایت باشگاه ملوان؛ حجمه‌های رسانه‌ای، مصاحبه‌های غیرواقعی و عدم صداقت در مورد دلایل عدم تیمداری در سطح بانوان، باشگاه ملوان را وادار کرد طی اطلاعیه ای رسمی در مورد تیم بانوان شفاف سازی لازم را برای هواداران، افکار عمومی و رسانه‌ها داشته باشد. برای اینکه درباره تیم بانوان صحبت کنیم باید به چندین ماه قبل برگردیم (اواخر پاییز سال 94) که باشگاه ملوان بعد از جلسات متمادی و انجام کارهای کارشناسی تصمیم به «واگذاری یا همان فروش امتیاز» تیم بانوان گرفت.

باشگاه ملوان از اواسط فصل گذشته تصمیم به عدم تیمداری در حوزه بانوان گرفت، این تصمیم دلایل خاص خود را داشت و نمی‌توان آن طور که در برخی رسانه‌ها و مصاحبه برخی‌ها مطرح شده است تنها دلیل این تصمیم را به موضوعات مالی ربط داد چرا که شاید دلایل مالی کوچکترین بخش از دلایل این تصمیم بود و بزرگ‌ترین دلیل آن را باید در مواردی جست و جو کرد که نمی‌توان در یک جامعه اسلامی آنها را مطرح کرد. شاید همان دلایلی که تمام تیم‌های لیگ برتری را بر آن داشت که یا تیم فوتبال بانوان خود را منحل کنند و یا تصمیم به واگذاری آن بگیرند.
باشگاه ملوان اما راه دیگری در پیش گرفت که نه به فروش امتیاز ختم می شد و نه انحلال تیم. از ماه‌ها قبل به مدیران فوتبال استان و فدراسیون فوتبال اعلام شد که ملوان به دلایل متعددی که البته موضوع مالی کوچک‌ترین و غیرقابل توجه ترین آن بود، تصمیم دارد در حوزه بانوان فعالیتی نداشته باشد. باشگاه حتی به تمام مسئولان فوتبال استان اعلام کرد که حاضر است بدون دریافت هیچ گونه وجه نقد، امتیاز تیم بانوان را به اسپانسر یا خریدار جدید واگذار کند که البته این به معنای کنار کشیدن از تمامی مسئولیت‌هایش نیست و باشگاه همچنان به حمایت‌های معنوی یا بعضا مادی خود ادامه خواهد داد؛ اما متأسفانه تا امروز حتی یک نفر از دوستان و عزیزانی که در این چند روز دست به انتقادهای آنچنانی زده اند و به عنوان دلسوز وارد عمل شده اند، یک سرمایه گذار یا اسپانسر پیدا نشد تا این تیم بتواند همچنان به حیات خود ادامه دهد.

باشگاه ملوان تأکید می‌کند، اعلام عدم تیمداری در حوزه بانوان تصمیمی یک شبه و شتابزده نبوده و از نیم فصل سال گذشته، تقریبا همه مسئولان ورزش استان در جریان چنین موضوعی بودند و در جلسه مجمع عمومی باشگاه نیز مطرح شد. باشگاه ملوان کاملا خصوصی و از طریق اسپانسرهایی اداره می‌شوند که تماما خارج از استان حضور دارند و در این شرایط نیز باشگاه حق دارد که هزینه‌های خود را مدیریت کند؛ اما باشگاه تأکید می‌کند که مهم‌ترین دلیل عدم تیمداری در حوزه بانوان به همان مسائلی برمی گردد که نمی‌توان از آنها صحبت کرد؛ همان موضوعاتی که باشگاه های متمولی همچون سپاهان، ذوب آهن، سایپا، فولاد و پیکان یا تیم هایی پرهواداری مانند استقلال و پرسپولیس را هوشمندانه ترغیب به عدم تیمداری یا انحلال تیم‌های بانوانشان کرد.
ملوان به عنوان یک باشگاه فرهنگی ورزشی برای ورزش بانوان به خصوص فوتبال احترام و ارزش قائل است؛ اما به دلایلی کاملا غیرمادی ـ که تأکید می کنیم از بیان آنها به طور واضح در رسانه ها باید خودداری کرد ـ تصمیم ندارد در فوتبال بانوان به صورت حرفه‌ای تیمداری کند و تمام تیمداری خود را به فوتبال آماتور، آکادمیک و پایه ای بانوان البته در سطح شهرستان و استان معطوف خواهد کرد ضمن اینکه برای چندین و چندمین بار رسما اعلام می کند، حاضر است تیم فوتبال بانوان خود را بدون دریافت هیچ وجهی از سوی باشگاه به آنهایی که علاقه مند هستند در حوزه بانوان فعالیت داشته باشند واگذار کند؛ اما همچنان حتی یک علاقه مند هم پیدا نشده که در این حوزه ورود کند چرا که ورود به این حوزه، به زیرساخت هایی نیاز دارد که این زیرساخت‌ها قطعا در ورزش کشور وجود ندارد و باید به صورت ریشه ای به آن ورود کرد.
باشگاه فرهنگی ورزشی ملوان بندرانزلی
یادم نمی‌رود که ایراندوست که حالا سرمربی این تیم است، به خاطر مسأله حجاب در خارج از کشور حاضر به بازی کردن نشد، آیا چنین فردی اجازه می‌دهد در تیمش مشکل اخلاقی وجود داشته باشد؟
کد خبر:۶۱۰۶۹۳
تاریخ انتشار:۱۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۶01 August 2016
ماجرای انحلال تیم فوتبال بانوان ملوان بعد از بیانیه‌ای که این باشگاه صادر کرد، وارد فاز جدیدی شد و واکنش تندی را از سوی اعضای این تیم و حتی پیشکسوتان فوتبال انزلی به همراه داشت.
 
به گزارش شهروند، این‌که مسئولان باشگاه ملوان در بیانیه خود انحلال این تیم را به مسائل غیراخلاقی و غیرقابل انتشار ربط داده‌اند، به نظر بیشتر برای توجیه تصمیم خودشان بود، اما شاید فکر نمی‌کردند که این صحبت‌ها برایشان گران تمام شده و حتی کار را به مراجع قانونی بکشاند. حالا باید دید که بیانیه‌ای که بانوان فوتبالیست آن را توهین به تمام بانوان ایرانی می‌دانند، درنهایت چه تبعاتی برای باشگاه ملوان خواهد داشت.
 
واکنش تند یک پیشکسوت
 
بعد از بیانیه عجیب باشگاه ملوان مبنی بر این‌که مسائل مالی کمترین نقش را در انحلال تیم بانوان این باشگاه داشته است، نصرت ایراندوست پیشکسوت فوتبال انزلی و پدر مریم ایراندوست سرمربی این تیم اولین واکنش را از خود نشان داد. در بیانیه رسمی ملوان، از مسائل پشت پرده‌ای سخن گفته شده بود که ذهن‌ها را به سمت مسائل غیراخلاقی و حضور دوجنسه‌ها در این تیم برد. ایراندوست در واکنش به طرح این مسائل می‌گوید:   «قطعاً از باشگاه ملوان و مدیرانش به خاطر صدور چنین بیانیه اهانت‌آمیزی به قوه قضائیه شکایت می‌کنم. من گلایه‌ها و شکوائیه‌هایم را هم به رئیس‌جمهوری، وزیر ورزش و دادستان عزیز و محترم انزلی ارایه خواهم کرد. در این بیانیه به نوامیس بانوان فوتبالیست اهانت شده است.»
.....................
% و نهایتا ً  واکنش نماینده مردم رشت به عنوان یک هم استانی  : %

واکنش نماینده مردم رشت به بیانیه شبهه دار باشگاه ملوان بیانیه مسئولان ملوان سخیف و ناراحت کننده و استدلال آنها کوچه‌بازاری بود/ استفاده از چنین عباراتی توهین آمیز و دور از اخلاق و شرع مقدس است/ضمن عذرخواهی رسمی از بازیکنان باید تیم احیا شود.

IMG_2534jafarzad

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا نماینده مردم رشت در مجلس انحلال تیم فوتبال بانوان بندرانزلی و بیانیه مسئولان این باشگاه را موجب ضربه روحی به جامعه ورزشی بانوان گیلان دانست و گفت: مسئولان این باشگاه باید برای استدلال کوچه بازاریشان از بازیکنان تیم بانوان عذرخواهی رسمی کنند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از خانه ملت, غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی ضمن ابراز تأسف از انحلال تیم فوتبال بانوان بندرانزلی، گفت: تیم فوتبال بانوان بندرانزلی باعث شادابی و نشاط روحیه سایر بانوان بود و نمی‌توان آلبوم افتخارات بازیکنان آن را به‌راحتی نادیده گرفت لذا باید فعالیت آن استمرار و ادامه داشته باشد. نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه بانوان با رعایت ارزش‌ها در جامعه حضور دارند و حذف آنها از جامعه غیرممکن است، اظهار کرد: این تیم افتخارات بسیار زیادی را برای استان گیلان و خطه شمال کشور بدست آورده است و هم اکنون مردم این منطقه ناراحت هستند. وی پاسخ و بیانیه مسئولان تیم ملوان بندرانزلی در خصوص علل انحلال تیم بانوان را «سخیف» و «ناراحت‌کننده» توصیف کرد و ادامه داد: انتشار چنین بیانیه‌ای توجیه ندارد و استفاده از عباراتی مانند « وقتی یک کشتی در طوفان اسیر می‌شود، بار خود را خالی می‌کند»، «نمی‌توان دلایل انحلال تیم فوتبال بانوان ملوان را در یک جامعه اسلامی اعلام کرد» و غیره، توهین بسیار بزرگ و دور از اخلاق و شرع مقدس است. جعفرزاده ایمن آبادی انحلال تیم فوتبال بانوان بندرانزلی و پس از آن صدور بیانیه مسئولان این باشگاه را موجب ضربه روحی با جامعه بانوان دانست و افزود: مسئولان باشگاه بندرانزلی از استدلال کوچه بازاری استفاده کرده‌اند. این نماینده مردم در مجلس دهم تصریح کرد: با توجه به اینکه این تیم افتخارات بسیار زیادی را برای استان گیلان بدست آورده است تقاضا دارم از این افراد دلجویی شده و مجددا این تیم احیا شود. نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی ضمن تأکید بر اینکه باید عذرخواهی رسمی از بازیکنان تیم بانوان انزلی انجام شود، خاطرنشان کرد: برای کسانی که آشنا به ادبیات و اخلاق حرفه ورزش نیستند و در این عرصه مدیریت می‌کنند از ته دل متأثر و ناراحت هستم. 

مرداد ۱۲, ۱۳۹۵ 250727

http://diyarmirza.ir/1395/05

..................

انعکاس این خبر در خبرگزاری فارس 

واکنش حراست وزارت ورزش به بیانیه ملوان درباره انحلال تیم بانوان

به خاطر یک بی‌نماز در مسجد را نمی‌بندند!/ مقصر هر اتفاقی مسئولان ملوان هستند

خبرگزاری فارس: به خاطر یک بی‌نماز در مسجد را نمی‌بندند!/ مقصر هر اتفاقی مسئولان ملوان هستند

حراست وزارت ورزش به بیانیه ملوان درباره انحلال تیم بانوان واکنش تندی نشان داد.

به گزارش خبرگزاری فارس، بحث انحلال باشگاه فوتبال زنان ملوان این روزها به سوژه داغ رسانه‌ها تبدیل شده است و عجیب اینکه دلایلی برای این انحلال از سوی ملوانی‌‌ها ذکر شده که جای تأمل دارد.

ملوان ابتدا در این خصوص بیانیه زیر را صادر کرد:

«باشگاه ملوان هیچ وقت تیم بانوان خود را منحل نکرده بلکه از ماهها قبل تصمیم به واگذاری این تیم گرفته بود که البته این تصمیم دلایل خاص خود را داشت؛ دلایلی که بسیاری از آنها را نمی توان در رسانه ها و برای افکار عمومی در جامعه مطرح کرد.

هجمه‌های رسانه‌ای، مصاحبه‌های غیرواقعی و عدم صداقت در مورد دلایل عدم تیمداری در سطح بانوان، باشگاه ملوان را وادار کرد طی اطلاعیه ای رسمی در مورد تیم بانوان شفاف سازی لازم را برای هواداران، افکار عمومی و رسانه ها داشته باشد. برای اینکه درباره تیم بانوان صحبت کنیم باید به چندین ماه قبل برگردیم (اواخر پاییز سال 94) که باشگاه ملوان بعد از جلسات متمادی و انجام کارهای کارشناسی تصمیم به «واگذاری یا همان فروش امتیاز» تیم بانوان گرفت.

باشگاه ملوان از اواسط فصل گذشته تصمیم به عدم تیم‌داری در حوزه بانوان گرفت، این تصمیم دلایل خاص خود را داشت و نمی توان آن طور که در برخی رسانه ها و مصاحبه برخی ها مطرح شده است تنها دلیل این تصمیم را به موضوعات مالی ربط داد چرا که شاید دلایل مالی کوچکترین بخش از دلایل این تصمیم بود و بزرگترین دلیل آنرا باید در مواردی جست و جو کرد که نمی توان در یک جامعه اسلامی آنها را مطرح کرد.

شاید همان دلایلی که تمام تیم های لیگ برتری را بر آن داشت که یا تیم فوتبال بانوان خود را منحل کنند و یا تصمیم به واگذاری آن بگیرند. باشگاه ملوان اما راه دیگری را در پیش گرفت که نه به فروش امتیاز ختم می شد و نه انحلال تیم. از ماهها قبل به مدیران فوتبال استان و فدراسیون فوتبال اعلام شد که ملوان به دلایل متعددی که البته موضوع مالی کوچکترین و غیرقابل توجه ترین آن بود تصمیم دارد در حوزه بانوان فعالیتی نداشته باشد. باشگاه حتی به تمام مسئولان فوتبال استان اعلام کرد که حاضر است بدون دریافت هیچ گونه وجه نقد امتیاز تیم بانوان را به اسپانسر یا خریدار جدید واگذار کند که البته این به معنی کنار کشیدن از تمامی مسئولیت هایش نیست و باشگاه همچنان به حمایتهای معنوی یا بعضا مادی خود ادامه خواهد داد اما متاسفانه تا امروز حتی یک نفر از دوستان و عزیزانی که در این چند روز دست به انتقادهای آنچنانی زده اند و به عنوان دلسوز وارد عمل شده اند، یک سرمایه گذار یا اسپانسر پیدا نشد تا این تیم بتواند همچنان به حیات خود ادامه دهد.

باشگاه ملوان تاکید می کند اعلام عدم تیمداری در حوزه بانوان تصمیمی یک شبه و شتابزده نبوده و از نیم فصل سال گذشته تقریبا تمامی مسئولان ورزش استان در جریان چنین موضوعی بودند و در جلسه مجمع عمومی باشگاه نیز مطرح شد. باشگاه ملوان به طور کاملا خصوصی و از طریق اسپانسرهایی اداره می شوند که تماما خارج از استان حضور دارند و در این شرایط نیز باشگاه حق دارد که هزینه های خود را مدیریت کند اما باشگاه تاکید می کند که مهمترین دلیل عدم تیمداری در حوزه بانوان به همان مسایلی برمی گردد که نمی توان از آنها صحبت کرد، همان موضوعاتی که باشگاه های متمولی همچون سپاهان، ذوب آهن، سایپا، فولاد و پیکان یا تیم هایی پرهواداری مانند استقلال و پرسپولیس را هوشمندانه ترغیب به عدم تیمداری یا انحلال تیم های بانوانشان کرد.

ملوان به عنوان یک باشگاه فرهنگی ورزشی برای ورزش بانوان به خصوص فوتبال احترام و ارزش قایل است اما به دلایلی کاملا غیرمادی که تاکید می کنیم از بیان آنها به طور واضح در رسانه ها باید خودداری کرد، تصمیم ندارد در فوتبال بانوان به صورت حرفه ای تیمداری کند و تمام تیمداری خود را به فوتبال آماتور، آکادمیک و پایه ای بانوان البته در سطح شهرستان و استان معطوف خواهد کرد ضمن اینکه برای چندین و چندمین بار به صورت رسمی اعلام می کند حاضر است تیم فوتبال بانوان خود را بدون دریافت هیچ وجهی از سوی باشگاه به آنهایی که علاقه مند هستند در حوزه بانوان فعالیت داشته باشند واگذار کند اما همچنان حتی یک علاقه مند هم پیدا نشده است که در این حوزه ورود کند چرا که ورود به این حوزه نیاز به زیرساختهایی دارد که این زیرساختها قطعا در ورزش کشور وجود ندارد و باید به صورت ریشه ای به آن ورود کرد.»

پس از این بیانیه نصرت ایراندوست پیشکسوت باشگاه ملوان این باشگاه را تهدید به شکایت کرده و در مصاحبه‌ای انتقادی با خبرگزاری فارس گلایه‌هایی را مطرح کرد:

ایراندوست در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، با اشاره به صدور بیانیه باشگاه ملوان در مورد انحلال تیم بانوان این باشگاه و اینکه باشگاه اعلام کرده دلایل این انحلال را نمی‌تواند رسانه‌ای کند، گفت: روز گذشته مصادف با شهادت امام جعفر صادق(ع) بود و متأسفم که چنین بیانیه‌ای از سوی باشگاه ملوان صادر شد. در فصل گذشته بارها خبرنگاران و رسانه‌های مختلف به من تلفن کردند تا در مورد شرایط ملوان صحبت کنم، حتی بعد از سقوط ملوان هم حاضر نشدم صحبتی علیه باشگاه انجام دهم، زیرا نمی‌خواستم آرامش را از مردم انزلی و شهرم بگیرم، نمی‌خواستم هواداران ناراحت ملوان را عصبانی‌تر کنم، اما متأسفم که باشگاه ملوان در سالروز شهادت یک امام بزرگوار اطلاعیه و بیانیه‌ای صادر می‌کند که جای تأسف دارد. واقعاً از خواندن جملاتی که در این اطلاعیه آمده است متأسف و شرمگین هستم.

وی افزود: قطعاً از باشگاه ملوان و مدیرانش به خاطر صدور چنین بیانیه اهانت‌آمیزی به قوه قضائیه شکایت می‌کنم. من گلایه‌ها و شکوائیه‌هایم را هم به رئیس‌جمهور، وزیر ورزش و دادستان عزیز و محترم انزلی ارائه خواهم کرد. در این بیانیه به نوامیس بانوان فوتبالیست اهانت شده است، من سال‌ها در کنار تیم بانوان به‌عنوان پدر و برادر حضور داشته‌ام، دخترم سرمربی این تیم بوده است، من هم در کنار دخترم مدیر فنی تیم بوده‌ام، تیم فوتبال بانوان ملوان، بانوانی محجبه و پاکدامن دارد، پرچمدار کشورمان در المپیک برزیل یک بانوی محجبه قهرمان است، اما متأسفم که باشگاه ملوان چنین بیانیه‌ اهانت‌آمیزی را منتشر می‌کند.

ایراندوست در گفت‌وگو با فارس تصریح کرد: احساس می‌کنم باشگاه ملوان حالا که پژمان نوری و مازیار زارع را از دست داده می‌خواهد با سوق دادن موضوع به سمتی دیگر، خیلی چیزها فراموش شود، درحالی‌که خواهر پژمان نوری، همسر هادی تأمینی در این تیم بازی می‌کردند. تیم فوتبال ملوان متعلق به همه مردم ایران بود، بانوان پاکدامن از تمام کشور، از ایلام و اردبیل و ایذه در آن حضور داشتند و بازی کرده‌اند، بعد آقایان بیانیه می‌دهند که انحلال تیم بانوان ملوان به خاطر پول نبوده است.

سرمربی اسبق تیم فوتبال ملوان انزلی با اشاره به مشکلات مالی تیم بانوان ملوان گفت: اگر به خاطر پول تیم بانوان ملوان منحل نشده، پس چرا فقط 20 درصد دستمزد بازیکنان این تیم پرداخت شده است. دختر من در این باشگاه کار کرده، آیا یک‌بار حرف پول زده است، یک بانوی دیگر که 5 سال خانم گل مسابقات شده، به‌جای 35 میلیون تومان 6-5 میلیون تومان دستمزد گرفته است. آنها در گرما و سرما و یخبندان و گِل تمرین کردند و متأسفم برای مدیرانی که در باشگاه ملوان هیچ آشنایی با زیرساخت‌های ورزش انزلی ندارند.

ایراندوست تصریح کرد: رئیس هیأت‌مدیره باشگاه به بانوان قول داده بود که امسال تیم بانوان ملوان بدون دغدغه قهرمان شود، اما روز گذشته شاهد صدور بیانیه‌ای علیه دختران شایسته ایران بودیم، دختران شایسته‌ای که از تمام ایران در ملوان بازی می‌کردند. رهبر ما در انزلی بیان فرمودند که زن و مردش قهرمان هستند، اما آقایان چنین بیانیه‌ای صادر می‌کنند.

وی با اشاره به شهادت برادرش گفت: برای اولین بار می‌خواهم در رسانه‌ها بگویم من برادر شهید هستم، تاکنون از من نشنیده بودید که بگویم برادرم شهید شده چون دوست نداشتم فکر کنند می‌خواهم خودم را به این‌طرف و آن‌طرف وصل کنم. در 36 سال پس از انقلاب شکوهمند اسلامی هیچ‌گاه خودم را به جایی وصل نکردم، اما بیانیه آقایان باعث شد برای اولین بار در رسانه‌ها بگویم من برادر شهیدم و برادرم در کربلای 5 شهید شد تا به نوامیس ایران بی‌احترامی نشود. او برای دفاع از نوامیس ایرانی شهید شد و اکنون که اسم او را می‌آورم بغض گلویم را می‌فشارد (در این لحظه نصرت ایراندوست شروع به گریه کرد).

سرمربی اسبق تیم فوتبال ملوان انزلی افزود: من سه دسته‌گل در خانه دارم، دختران من در سال 1379 مادرشان را از دست دادند و حالا شاهد چنین بیانیه اهانت‌آمیزی هستیم. مدیران باشگاه ملوان باید در دادگاه پاسخ‌گو باشند.

ایراندوست با اشاره به اینکه نمی‌خواست سکوتش را بشکند، گفت: از هواداران عزیز ملوان عذرخواهی می‌کنم از برادر عزیزم مایلی‌کهن که آمده تا تیم ملوان را بسازد، عذرخواهی می‌کنم، اما دیگر نمی‌توانستم در قبال این بیانیه سکوت کنم و مجبور شدم در این برهه حساس صحبت‌هایی را بیان کنم.

بر همین اساس رضا حسنی‌خو، مدیرکل حراست وزارت ورزش نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و در گفت و گو با خبرنگار ورزشی فارس اظهار داشت: در مجموع مطرح کردن این موضوع در جامعه کار درستی نیست. ضمن اینکه هیچگاه به خاطر یک بی نماز در مسجد را نمی‌بندند. معتقدم شاید یکی دو نفر مشکل داشتند اما نباید به خاطر آن یک نفر، صورت مساله را پاک می‌کردند.

وی ادامه داد: به نظر می‌رسد بسط چنین مباحثی به این شکل در جامعه و مطرح کردن آن، کار منطقی و عاقلانه‌ای نیست و مسئولان مربوطه باید با آن برخورد کرده و پس از اصلاح مواردی که وجود دارد، این تیم به کارش ادامه دهد.

حسنی‌خو درباره اینکه در بیانیه ملوان این طور ذکر شده که بزرگترین دلیل انحلال باید در مواردی جست و جو کرد که نمی توان در یک جامعه اسلامی آنها را مطرح کرد، گفت: اگر مسائلی که عنوان می‌شود وجود داشته باشد، مقصر مسئولان تیم هستند. آنها چرا اجازه دادند کار به اینجا برسد؟ این موضوع برای یک روز و دو روز نبوده و بالاخره یک دورانی را گذرانده که دوستان باید توجه می کردند تا این مشکل پیش نیاید.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۱۳
کمیسیون عمران انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی

نظرات  (۹)

واکاوی علت سقوط  ملوان از لیگ برتر  در یک پروسه چند ساله و بعد از انصراف نیروی دریایی از تیم داری و باشگاه داری شکل گرفت .
این اواخر هم که بازیکن سالاری و جناح بندی و لابی گری برای حذف مربیان و سرمربیان وارد فضای ورزشی فوتبال انزلی شد . باز شدن پای بیگانگان به تیم بومی انزلی به جای سر کردن با اندک داشته ها شرافت بیشتری داشت ،  به بهانه جبران هزینه های آنچنانی و قرار دادهای آنچنانی مرسوم  کمر هر تیم و فعالیت ورزشی برچیده شود.
نقش بازیکنان را در حذف سرمربیان  نباید نادیده کرفت 
 تفاوت دستمزد های فوتبالیست ها در مقایسه با سایر اقشار جامعه   و مقایسه ی دستمزدها با تیم های درجه یک اروپا    ( آن هم دقیقا در این مورد بخصوص )    بدون قیاس با سایر سخت افزار های لازمه فوتبال حرفه ای  مثل زمین چمن مناسب و اختصاصی   تیشه بر ریشه فوتبال ایران رد و م همچنان می زند . نتایج دستاوردهای تیم ملی فوتبال ایران گویای این معضل است 
اما در مورد ملوان  دخالت خودی ها و همشهریان   ناقوس مرگ ملوان را  به صدا  درآورد . 
یکی بر سر شاخ، بن می‌برید. خداوند بستان نگه کرد و دید. بگفتا گر این مرد بد می‌کند. نه با من که با نفس خود می‌کند.  سعدی
از ماست که برماست  ،انگشت اتهام را فقط به یک سو روانه نکنیم 
رئیس سابق فدراسیون قایقرانی حق داشت به کنفدراسیون قایقرانی آسیا شکایت کند  چون اعمال غیر قانونی  در عزل و نصب روسا و مسئولین یک فدراسیون توسط دولت و وزارت ورزش صحیح نیست . انتخابات  فدراسیون های ورزشی باید به دور از هر شائبه سیاسی باشد .
سپردن داوری اختلافات داخلی به مراجع صاحب نظر اگر عضویت در فدراسیون های بین المللی را پذیرفته ایم باید ملاک باشد  و همه باید از آن پیروی کنند . چه فدراسیون فوتبال چه فدراسیون قایقرانی .
خیلی جالبه  ایشون تو نامه اش برای رئیس کنفدراسیون قایقرانی  آسیا  در تاریخ   13 اردیبشهت 92  نوشته  " ما می‌دانیم که این تصمیم ورزشکاران را تحت تاثیر قرار می‌دهد اما آنها وقتی که تصمیم می‌گیرند باید در مورد وضعیت فکر کنند، این خطا بوده است. تصمیم برخی افراد که نمی‌توانستند آینده را پیش‌بینی کنند. "



مخلص کلام  ایشون ید بیضایی در شیره مالی گروه هایی که برخلاف میلش رفتار کرده اند دارد !! پس اگر ملوان نیست و نابود شده برای این است که   باب میل برادر رفتار نشده 
ابن خبر  قبل از تایید صلاحیت ایشان    ، برای  حفظ و بقا در جایگاه های بالای مدیریتی  قابل تامل است .
دلایل رد صلاحیت دکتر دنیامالی در انتخابات شورای شهر تهران قبل از  پیوستن به لیست اصلاح طلبان  انتخابات شورای شهر تهران تعجب بر انگیز است .تاریخ خبر 92/2/24  -خبرگزاری فارسhttp://www.farsnews.com/printable.php?nn=13920224000596در گفت‌وگو با فارس:
دلایل رد صلاحیت دنیامالی در انتخابات اعلام شددلایل رد صلاحیت احمددنیامالی رئیس سابق فدراسیون قایقرانی و معاون سابق شهرداری تهران در انتخابات شورای شهر تهران اعلام شد.

احمد دنیا مالی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی فارس در  خصوص رد صلاحیتش در انتخابات شورای شهر گفت: طبق بند «د» و «ج» بنده را رد صلاحیت کرده اند.

معاون سابق فنی عمرانی شهرداری تهران که در کارنامه خود ساخت برج میلاد را دارد ، با بیان اینکه نامه رد صلاحیتش را دیروز دریافت کرده است، گفت: به دلیل اینکه در تهران نبودم وکیلم همان دیروز به رای صادره اعتراض کرده است.

به گزارش فارس بند ج و د عدم التزام به ولایت مطلقه فقیه و عدم اعتقاد به قانون اساسی است.

چرخش های  به موقع یک همشهری  ، قلق کار مدیریتی است .

سه چهره مرموز ماجرای انتخاب شهردار تهران! + تفکیک آراء
صبح دیروز، پس از مدتها انتظار، رای گیری شورای شهر چهارم برای انتخاب شهردار تهران برگزار شد و محمدباقر قالیباف، با اختلافی اندک موفق شد شهردار تهران شود.


صبح دیروز، پس از مدتها انتظار، رای گیری شورای شهر چهارم برای انتخاب شهردار تهران برگزار شد و محمدباقر قالیباف، با اختلافی اندک موفق شد شهردار تهران شود.

به گزارش خبرنگار «انتخاب» ؛ حسین رضازاده در حالی که دور اول به محسن هاشمی رای داده بود، در دور دوم نام قالیباف را به صندوق انداخت. همینطور، الهه راستگو، چهره ی اصلاح طلب شورای شهر تهران که طی روزهای اخیر مدعی بود «به هاشمی رای خواهد داد» ، در دور اول رای سفید داده و دور دوم قالیباف را انتخاب کرد.

هنوز دلیل چرخش یکباره ی رضازاده و راستگو (به عنوان یک چهره اصلاح طلب)، آنهم ظرف کمتر از 10 دقیقه مشخص نیست.

مردم می پرسند: چه شد که الهه راستگو در دور نخست رای ممتنع داد؟ و چه شد که ظرف کمتر از 10 دقیقه، نظرش را تغییر داد و به قالیباف رای داد؟ اساساً با توجه به سابقه ی اصلاح طلبی او ، و قول و وعده ی مکرر وی در جلسات جریان اصلاحات برای رای دادن به محسن هاشمی، چرا او جریان مقابل را برگزید؟ در این چند دقیقه چه گذشته است؟

چه شد که رضازاده دور اول به هاشمی رای داد و دور دوم به قالیباف؟ آیا در این ده دقیقه اتفاقاتی افتاده که مردم از آن بی اطلاعند؟

چرا دنیامالی با وجود حضور در لیست اصلاح طلبان و شرکت در جلسات این جبهه، باز هم به قالیباف رای داد؟ چه شد که او رقیب را ترجیح داد؟ آیا حقیقتاً او «مصلحت شهر» را ترجیح داد یا داستان چیزی دیگری است؟

در این مورد، خوب است این یادداشت را که مرتبط با اخبار پشت پرده ی انتخاب شهردار است، را بخوانید!

الهه راستگو کیست؟

الهه راستگو (زادهٔ ۱۳۴۱ در ملایر) عضو هیئت رئیسه چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران است. او پیش از این نمایندهٔ حوزهٔ انتخابیهٔ ملایر در دورهٔ پنجم مجلس شورای اسلامی بوده‌است.

وی در انتخابات چهارمین دوره شورای شهر تهران در لیست ائتلاف اصلاح طلبان قرار داشت و توانست به چهارمین دوره شورای شهر تهران (دوره کنونی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶) راه یابد. 

راستگو همچنین سرلیست فهرست انتخاباتی حزب اصلاح طلب مردمسالاری در انتخابات مجلس نهم در تهران بوده است.

وی سخنگوی سابق حزب اصلاح طلب کار، رئیس سازمان زنان حزب اسلامی کار و عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار است.

با این حال، می توان پیش بینی کرد پس از این اتفاق، خانم راستگو نه تنها از جبهه اصلاحات اخراج شود بلکه به یار دائمی قالیباف تبدیل شود.

تفکیک آراء

(دور اول و دوم رای گیری):

دور اول رای گیری:

رای دهندگان به محمدباقر قالیباف

احمد دنیامالی
مهدی چمران 
علیرضا دبیر
حبیب کاشانی
مرتضی طلایی
پرویز سروری
رضا تقی پور
عباس شیبانی
رحمت الله حافظی
اقبال شاکری
مجتبی شاکری
ابوالفضل قناعتی
معصومه آباد
عبدالمقیم ناصحی
محسن پیرهادی

سفید
الهه راستگو

رای دهندگان به محسن هاشممی
حسین رضازاده
عباس جدیدی
احمد مسجد جامعی
هادی ساعی
اسماعیل دوستی
محمد مهدی تندگویان
محمد سالاری
فاطمه دانشور
احمد حکیمی پور
محمد حقانی
عبدالحسین مختاباد
غلامرضا انصاری
محسن سرخو
مسعود سلطانی‌فر
ولی الله شجاع‌پوریان

دور دوم رای گیری:

رای دهندگان به محمدباقر قالیباف
احمد دنیامالی
الهه راستگو
مهدی چمران 
علیرضا دبیر
حبیب کاشانی
مرتضی طلایی
پرویز سروری
رضا تقی پور
عباس شیبانی
رحمت الله حافظی
اقبال شاکری
مجتبی شاکری
ابوالفضل قناعتی
معصومه آباد
عبدالمقیم ناصحی
محسن پیرهادی

در همین حال، گفته می شود رای مخدوش متعلق به حسین رضازاده بوده که پس از بررسی، مشخص شده او نیز قالیباف را برگزیده است.

محسن هاشمی 

عباس جدیدی
احمد مسجد جامعی
هادی ساعی
اسماعیل دوستی
محمد مهدی تندگویان
محمد سالاری
فاطمه دانشور
احمد حکیمی پور
محمد حقانی
عبدالحسین مختاباد
غلامرضا انصاری
محسن سرخو
مسعود سلطانی‌فر
ولی الله شجاع‌پوریان

نظر عزیزان را پیرامون سوابق  تصمیمات مدیریتی کلان در برخورد با یک موضوع ملی  ، که دستخوش رقابت های ... می شود جلب می کنم .

 "نامه‌های یک ایرانی برای تعلیق قایقرانی +تصویر نامه‌ها" 
http://www.navad.net/Newscontent.aspx?NewsID=88913
 
پس از گذشت یک سال‌ونیم از تعلیق فدراسیون قایقرانی ایران، اسناد و مدارکی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته که نشان می‌دهد از داخل ایران نامه‌نگاری‌هایی برای رخ دادن این موضوع صورت گرفته است.

تسنیم: در تاریخ 31 اردیبهشت سال 1391 محمد عباسی، وزیر وقت ورزش و جوانان، احمد دنیامالی، رئیس فدراسیون قایقرانی را از سمت خود برکنار کرد و سیدمحمد شروین اسبقیان را در راس این فدراسیون نشاند. همان زمان‌ بود که پای مراجع جهانی به ایران باز شد و قایقرانی کشورمان به مدت بیش از یک سال از تمامی فعالیت‌های خود باز ماند.

قایقرانی ایران از سوی ICF (فدراسیون جهانی کانوئینگ) یعنی همان فدراسیونی که احمد دنیامالی، مرد این روز شورای شهر تهران، عضو هیئت رئیسه آن است تعلیق و ضربه سهمگینی به ورزش کشور وارد شد. سایه تعلیق به قدری بر سر ورزش ایران سنگینی کرد که حتی شایعه حضور ایران در بازی‌های المپیک تابستانی لندن با پرچم کمیته ملی المپیک مطرح شد که البته هیچ‌گاه چنین بحثی محقق نشد.
در همان مقطع گفته شد که برخی افراد اطلاعات را از داخل کشور به خارجی‌ها داده‌ و باعث باز شدن پای خارجی‌ها به ایران و تعیین تکلیف کردن برای کشورمان شدند. اظهاراتی که در آن زمان از برخی افراد اتهامی بی‌پایه و اساس قلمداد شد اما اسناد و مدارکی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته که بر ابهامات در این زمینه می‌افزاید.

نامه‌ها که به صورت اختصاصی در اختیار تسنیم قرار گرفته نشان می‌دهد که «احمد دنیامالی و حسین تیمورتاش» مردان اول این داستان هستند.

در تاریخ 18 اردیبشهت نامه‌ای از سوی خوزه پرونا لوپز رئیس فدراسیون جهانی قایقرانی (کانوئینگ) خطاب به شوکن ناریتا (رئیس کنفدراسیون قایقرانی آسیا) ارسال و در آن به صراحت اعلام شد که تعلیق قایقرانی ایران به خواست دنیامالی صورت گرفته است.

نامه زیر بیانگر این موضوع است. (ترجمه متن در پایین نامه آمده است)

تاریخ: 18 اردیبهشت 1392
از: خوزه پرورنالوپز
به: آکیکو مینووا (مسئول دفتر شوکن ناریتا)
موضوع: جلوگیری از صدور ویزای ایران
آقای ناریتای عزیز
من ناراحتی زیاد شما را درک می‌کنم. من نیز از وضعیت ایران بسیار اذیت شده‌ام اما من از شما می‌خواهم که لطفا وضعیت مرا درک کنید. هیئت رئیسه تصمیم گرفته است که ایران تا اکتبر 2013 تعلیق بماند. این درخواست آقای دنیامالی بوده است. من چکار می‌توانم بکنم؟
من از ایمیل شما نگرانم. ACC فکر می‌کند که ورزشکاران به خاطر خطای ما نمی‌توانند مسابقه بدهند اما مسئول این وضع ICF نیست، مسئول دولت ایران است که نمی‌خواهد مشکل را حل کند. ما نامه‌هایی به فدراسیون ایران و کمیته ملی المپیک ایران فرستادیم و خواستیم که اساسنامه را تغییر دهند و انتخابات جدید برگزار کنند. ما از دستور العمل IOC پیروی کردیم. آنها پاسخ ندادند. ما چه کار می‌توانیم بکنیم؟ من اعتقاد دارم که آنها هیچ علاقه‌ای به ورزشکاران ندارند.
من خبر جدیدی از آقای دنیامالی ندارم. سوال من این است که ما با ایران چه کنیم؟ پیشنهاد شما چیست؟ من هم‌اکنون با IOC صحبت کردم. تنها راه حل برای ورزشکاران این است که با پرچم ACC در مسابقات شرکت کنند اما لازم است که به ورزشکاران اطلاع داده شود که آنها ایران را نمایندگی نمی‌کنند.
لطفا شما با من تماس بگیرید تا راه‌حلی پیدا کنم.
خوزه پرورنا
رئیس ICF و عضو IOC
 

***
پیش از این نامه و در تاریخ 13 اردیبشهت 92 نامه‌ای با امضای دنیامالی به شوکن ناریتا رئیس کنفدراسیون قایقرانی آسیا ارسال شد که متن آن تامل‌برانگیز است. این نامه 4 روز پس از سرپرستی خسرو ابراهیمی در فدراسیون قایقرانی نوشته شده است. این درحالی است که دنیامالی پیش از اقدام به چنین نامه‌نگاری‌ در مصاحبه‌ای که اتفاقا زمینه همین نامه‌ نگاری شده است، حمایت خود از خسرو ابراهیمی را اعلام کرده بود.(ترجمه متن در زیر نامه آمده است)

 



تاریخ: 13 اردیبهشت 1392
از: حسن تیمورتاش (با امضای احمد دنیامالی)
به: آکیکو مینووا (مسئول دفتر شوکن ناریتا)
موضوع: فدراسیون قایقرانی ایران
آکیکوی عزیز
همانطور که فدراسیون جهانی کانوئینگ (ICF) تصمیم گرفته است فدراسیون ایران تا اکتبر 2013 از تمام فعالیت‌های بین‌المللی منع شده است. ما می‌دانیم که این تصمیم ورزشکاران را تحت تاثیر قرار می‌دهد اما آنها وقتی که تصمیم می‌گیرند باید در مورد وضعیت فکر کنند، این خطا بوده است. تصمیم برخی افراد که نمی‌توانستند آینده را پیش‌بینی کنند. در مجمع عمومی فدراسیون ملی ایران، آقای اسبقیان از سمت خود به عنوان رئیس استعفا داد و آقای ابراهیمی به عنوان رئیس موقت جدید منصوب شد. تاسف‌برانگیز است که به شما اطلاع دهم که هیچ چیز تغییر نکرده است و من هم در مورد وضعیت نگرانم اما متاسفانه کاری نمی‌شود کرد و آنها باید از تصمیمات IOC و ICF اطاعت کنند. لطفا به نظرات من توجه کنید.
از شما به خاطر درکتان بسیار متشکرم.
دنیا‌مالی
***


نامه زیر نیز تامل بر‌انگیز است چراکه رئیس کنفدراسیون قایقرانی آسیا در پاسخ به نامه قبلی رئیس پیشین فدراسیون قایقرانی ایران (دنیامالی) با ابراز تعجب فراوان اعلام می‌کند چرا با وجود معرفی فردی جدید که شما آن را مورد حمایت خود قرار داده‌اید باز هم خواهان ادامه تعلیق قایقرانی ایران هستید؟ (ترجمه متن در زیر نامه آمده است)

 



تاریخ: 15 اردیبهشت 1392
از: آکیکو مینوووا (با امضای شوکن ناریتا)
به: احمد دنیامالی، حسن تیمورتاش
رونوشت: شوکن ناریتا
موضوع: فدراسیون قایقرانی ایران
آقای دنیا مالی عزیز
از پاسخ شما متشکرم؛ اگرچه، من با پاسخ شما گیج شدم
اگر به درستی متوجه شده باشم. فدراسیون ایران هم‌اکنون رئیس جدیدی دارد که توسط مجمع عمومی در حالت منصفانه‌ای که مطابق قوانین ICF است انتخاب شده است و شما نیز آقای دنیامالی این رهبری جدید را تایید کرده‌اید، آیا درست می‌گویم؟ بنابراین من دلیلی نمی‌بینم که چرا تعلیق نباید برداشته شود. آیا این موضوع به طور رسمی به ICF گزارش شده است و آنها گفته‌اند که ایران همچنان تعلیق است؟
من از شما می‌خواهم که لطفا در اسرع وقت وضعیت را برای من روشن کنید.
من تمام سعی خود را برای حمایت از شما می‌کنم.
ارادتمند
شوکن ناریتا
عضو هیات رئیسه فدراسیون جهانی کانائینگ (ICF)
رئیس کنفدراسیون کانوئینگ آسیا (ACC)


مسئولان پیشین فدراسیون قایقرانی همچنین در نامه‌ای خطاب به رئیس کنفدراسیون آسیا می‌نویسند که هنوز هیچ چیزی تغییر نکرده و همچنان تمامی مسائل گذشته پابرجا است.(ترجمه متن در زیر نامه آمده است)
 

تاریخ: 16 اردیبهشت 1192
از: حسن تیمورتاش (با امضای احمد دنیامالی)
به: آکیکو مینووا (مسئول دفتر شوکن ناریتا)
موضوع: فدراسیون قایقرانی
رئیس عزیز ما ناریتا
لطفا به ایمیل قبلی من توجه کنید. من اشاره کردم که این مرد جدید رئیس نیست. وی به طور موقت از طریق وزارتخانه انتخاب شده نه به وسیله انتخابات تا فدراسیون را تا جلسه مجمع عمومی آینده اداره کند و آنها از قوانین ICF پیروی نکرده‌اند. به همین علت است که من اشاره کردم که چیزی تغییر نکرده است.
ارادتمند
دنیامالی
 

تسنیم اسناد و مدارک دیگری نیز در اختیار دارد که در صورت لزوم به آنها خواهد پرداخت، ضمن اینکه آمادگی این را دارد تا نظرات طرفین ماجرا را منعکس کند.

 

با عرض ادب و احترام 
آنچه که مدیر عامل باشگاه  ملوان ، آن را شایسته مطرح شدن  در یک  جامعه اسلامی نمی داند و همچنین  شایعات پیرامون دوجنسیتی های تیم  ملی فوتبال بانوان ایران  ، یا ادعاهای حریفان تیم ملی بانوان در وجود  تعدادی مرد فوتبالیست  به جای زن فوتبالیست  در تیم ملی بانوان ایران ،  موارد برخوردهای قانونی مختلفی را می طلبد .
در صورت صحت حکم تقلب در شرکت کنندگان تیم ملی  مردان به جای زنان ، که خود فدراسیون فوتبال باید پاسخگو باشد  اما در مورد وجود دو جنسیتی ها در  تیم ملی فوتبال بانوان   و یا تیم فوتبال بانوان ملوان ، وجود فتوا های شرعی و پیشرو در  مذهب تشیع که در سال 1390 از مراجع مختلف صادر شده است ، پنهان کاری  و پوشاندن واقعیت های  موجود است که دارای حکم شرعی می باشد .
 با مراجعه به  سایت انتخاب  ، مطالب مبسوطی در این مورد در قالب  پرسش و پاسخ از آیت اله  فاضل لنکرانی درج شده است.
http://www.entekhab.ir/fa/news/37230
  هر گونه استفهام و توهم و حرف های مفت افراد بی دین و بی خبر از شرع مقدس اسلام را که با جانماز آب کشیدن های  متظاهرانه پشت دین و مذهب  پنهان می شوند تا شیادی ها و بی کفایتی های مدیریتی خود را پنهان کنند سخن دیگری است هم چنین فتوای امام خمینی   در سال 1362 و کسب تکلیف شرعی برای  تغییر جنسیت و  احکام  اشخاص خنثی  قابل بررسی و مطالعه  و تفکر  و تنویر افکار عمومی است .

ابتدای خبر 

>>>>>>>>>>>>>
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مهر نوشت:

مسئله تغییر جنسیت یکی از مباحث چالش برانگیز در حوزه پزشکی است که از نظر آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) در برخی موارد واجب است.

به گزارش خبرنگار مهر، در سال ١٣٦٢ شخصی به نام "فریدون" با تلاش فراوان خدمت حضرت امام خمینی(ره) رسید و اختلال هویت جنسی خود را برای ایشان توضیح داد و کسب تکلیف کرد. حضرت امام هم در فتوایی که مکتوب است فرمودند عمل تغییر جنسیت زیرنظر طبیب متخصص از نظر شرعی اشکال ندارد. از زمان فتوای امام خمینی(ره) که به نوعی ابتکار فقهی محسوب می‌شود انقلابی در فتواهای فقهی و حقوقی در زمینه تغییر جنسیت به وجود آمد و مراجع تقلید وفقهای زیادی در این زمینه صریحاَ اظهارنظر کردند. به هر حال مسئله تغییر جنسیت یکی از مباحث چالش برانگیز امروز در حوزه پزشکی است که نیاز به بررسی بیشتر محققان و صاحبنظران امر دارد و آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) یکی از محققانی است که در این زمینه تحقیقات گسترده‌ای انجام داده است. این مسئله از آنجا که در کشور ما موضوع جدیدی است شبهات و سئوالات زیادی در ذهن جوانان ایجاد کرده که نیاز به واکاوی بیشتر آن دارد و آیت‌الله فاضل لنکرانی به برخی از این پرسشها پاسخ داده است.

  آیا تغییر جنسیت جایز است؟ ادلة جواز یا عدم جواز را لطفاً بفرمائید. جنابعالی قائل به مشروعیت مطلق، مشروعیت مشروط و یا ممنوعیت مطلق هستید؟

- آیت‌الله فاضل لنکرانی: افرادی که دوجنسی و به اصطلاح خنثی هستند تغییر و یا اصلاح جنسیت در آنان اشکالی ندارد و در برخی از موارد واجب است. در خنثی مشکل چنانچه ابقاء آن موجب عسر حرج و یا اختلالات روانی باشد و تنها با معالجه و عمل جراحی درمان یابد با وجود امکانات مالی این عمل واجب است و در چنین فرضی حرمت نظر و لمس به جهت وجود ضرورت و اضطرار برطرف می‌شود و خلاصه آنکه در مورد خنثی مشکل به جهت لزوم معالجه و رفع عسر و حرج می‌توان فتوا به جواز و با وجود برخی از قیود فتوا به وجوب داد. در خنثی غیرمشکل از طریق ادله جواز معالجه و درمان می‌توان جواز آن را استفاده کرد.

اما در غیر این دو مورد، یعنی جایی که کسی کاملاً مرد است و بخواهد تغییر جنسیت دهد و به زن تبدیل شود و یا بالعکس می‌توان بر فرض امکان آن گفت گرچه دلیل واضحی بر منع نیست اما با استناد به مذاق شرع می‌توان آن را ممنوع دانست. برای فقیه روشن است که شارع عملی را که موجب بروز مشکلات شود و اختلال در نکاح و نسب و از این قبیل را به دنبال داشته باشد راضی به آن نیست و علاوه ادله معالجه و ضرورت آن به هیچ وجه جریان ندارد.

در موردی که کسی خنثی غیرمشکل است و امارات و قرائن شرعی یکی از دو عنوان رجولیت و انوثیت را معین کرده است علاوه بر اینکه می‌تواند با عمل جراحی احتمال مقابل را زائل کند نیز می‌تواند احتمال مقابل را تقویت و برخلاف آنچه که قرائن شرعی بر آن است را نتیجه بگیرد و این مورد هم داخل در ادله معالجه و ضرورت معالجه و درمان قرار می‌گیرد و بر طبق این ادله فرقی نمی‌کند که نتیجه معالجه چه باشد.

حکم وجوب ستر بر زن در نماز و در غیر آن بعد از تغییر جنسیت وی چگونه است؟ در صورتی که تغییر به صورت کامل انجام نشده باشد چطور؟ وضعیت جهر و اخفات در نماز در بعد از تغییر جنسیت به چه صورت است؟ اگر تغییر به صورت کامل انجام نشده بود حکم چیست؟ و اگر در انجام تغییر شکست حاصل شد و جنسیت خنثی شد تکلیف چیست؟ آیا زن بعد از تغییر کامل جنسیت می‌تواند امام جماعت برای مردان شود؟ مردان بعد از تغییر جنسیت چطور؟ چرا؟

- شخص بعد از تغییر جنسیت از نظر احکام لازم است حکم عنوان جدید را رعایت کند و در این جهت فرق نمی‌کند که اصل تغییر و یا اصلاح را جایز بدانیم یا خیر. بنابراین، اگر خنثی چه مشکل و چه غیرمشکل به مرد واقعی و یا زن واقعی تبدیل شده باشد لازم است حکم آن را رعایت کند و اگر تبدیل و تغییر به صورت کامل انجام نگیرد و مثلاً کسی که بالفعل مرد است با عمل جراحی به صورت خنثی درآید، در این فرض نیز باید احکام خنثی را رعایت کند.

 شخصی قتلی را مرتکب می‌شود یا جراحتی را به شخص وارد می‌سازد و سپس تغییر جنسیت می‌دهد، بر حسب کدام جنسیت وی با او برخورد می‌شود؟ پزشک بر مریض در حال تغییر خویش جراحتی را وارد می‌سازد، برای پرداخت دیه وی بر حسب کدام جنسیت شخص تغییر یافته حکم می‌شود؟

- در این موارد لازم است تفصیل داده شود و به حسب اختلاف موارد مختلف است و وجه آن این است که در برخی از موارد ملاک وضعیت فعلی شخص است مثلاً اگر مردی زنی را به قتل رسانده باشد و برای قصاص او فاضل دیه مطرح است چنانچه قاتل تغییر جنسیت دهد و خود را تبدیل به زن کند چون در هنگام قصاص دیگر مرد نیست بنابراین لازم نیست فاضل دیه پرداخت شود اما در برخی موارد دیگر ملاک حین عمل است مثلاً کسی که در حین قتل عنوان والد را داشته باشد چنانچه تغییر جنسیت دهد و خود را به زن تبدیل کند نمی‌توان جواز قصاص را در این فرض پذیرفت و به عبارت دیگر ظاهر ادله لایقاد الوالد بالولد، والد در حین قتل است، ولو بقاءً از عنوان مرد بودن خارج شود.

برای پرداخت سهم الارث به شخص تغییر جنسیت داده به کدام جنسیت وی ارث تعلق می‌گیرد جنسیت سابق یا جنسیت کنونی؟ چرا؟

- ملاک جنسیتی است که در هنگام فوت مورث وجود دارد و وجه آن این است که در آن هنگام فوت سهم معینی از ماترک به آنها تعلق می‌گیرد و بعد از تغییر جنسیت با شک در بقاء استصحاب حکم به بقاء می‌کند.

وظیفه مردی که پرداخت نفقه بر وی متعین بوده است بعد از تغییر جنسیت چیست؟

- در مورد پرداخت نفقه ملاک وضعیت فعلی شخص است و وجه این امر را می‌توان مناسبت حکم و موضوع ذکر کرد.

حضانت بعد از تغییر جنسیت مادر برعهده چه کسی است؟

- برعهده پدر و با نبود او بر عهده جد پدری و با نبود او برعهده جد مادری است.

آیا زن بعد از تغییر جنسیت وظیفه به عنوان پرداخت نفقه برای وی تعریف می‌شود؟

- چون نفقه به ملاک زوجیت است بنابراین بعد از تغییر جنسیت زن زوجیت منتفی می‌شود و دیگر موضوعی برای نفقه در این مورد نیست.

آیا امکان تعویض در نقش ولایت و حضانت بعد از تغییر جنسیت همزمان والدین وجود دارد؟ چرا؟

- ملاک در ولایت، ابوت و پدربودن در حین انعقاد نطفه و بعد از آن است و با تغییر جنسیت پدر این عنوان منتفی است. به عبارت دیگر ولایت مربوط به کسی است که حدوثاً و بقاءً عنوان "أب" را داشته باشد و با تغییر جنسیت این عنوان منتفی می‌شود.

آیا در صورت تغییر جنسیت همزمان زوجین نکاح فسخ می‌شود یا باقی می‌ماند؟

- اگر یکی از دو زوج تغییر جنسیت دهند تردیدی در انفساخ نکاح نیست چرا که با انتفاء موضوع حکم اعم از وضعی و تکلیفی منتفی می‌شود و اما اگر هر دو تغییر جنسیت دهند چنانچه در دو زمان باشد باز تردیدی در انفساخ نیست اما اگر مقارن باشد اظهر و اقرب نیز انفساخ نکاح است زیرا گرچه نکاح یک امر اعتباری است اما متقوّم به آن است که شخص معین زوج و شخص دیگر زوجه باشد و با تغییر جنسیت مقارن این جهت تغییر پیدا می‌کند و بالفعل برای جنس جدید اعتبار زوج یا زوجه نشده است و به عبارت دیگر موضوع نکاح و زوجیت منتفی می‌شود و با انتفاء موضوع، حکم وضعی که زوجیت باشد منتفی می‌شود.

در صورتی که تغییر جنسیت به صورت کامل صورت نگرفته باشد و بر شخص تغییر یافته قتلی صورت گیرد و یا خودش مرتکب قتلی شود حکم چیست؟ و اگر تغییر به صورت کامل انجام نشود و بعضی اعضا تغیر کنند و بعضی همچنان باقی باشند و یا تمام اعضا تغییر کنند و تمایلات جنسی و خواص نفسانی همچنان باقی باشند، وظیفه وی در برابر تکالیف دینی خویش چیست و چگونه با وی رفتار می‌شود؟

  - چنانچه یکی از امارات و قرائن شرعی که وی را ملحق به مردبودن و یا ملحق به زن بودن کند موجود باشد باید طبق آن عمل شود و با نبود این امارات لازم است مراعات احتیاط شود.

 برای تغییر جنسیت نیازی به اذن شوهر هست یا خیر؟ اذن ولی چطور؟

- ظاهر آن است که چنین امری با حقوق زوجیت منافات دارد و احتیاط اذن شوهر است و از مواردی که در شرع، شرطیت اذن شوهر استفاده می‌شود، می‌توان استظهار کرد که در هر موردی که منافات با حق زوج داشته باشد اذن شوهر معتبر است و بدیهی است این مورد هم از این مصادیق است.

تغییر جنسیت از عوامل فسخ نکاح است یا طلاق؟

- از اموری است که موجب انفساخ می‌شود.

در صورتی که تغییر به صورت کامل صورت نگرفته باشد آیا زوجین از هم جدا می‌شوند؟ اگر خیر آیا تمکین جنسی به حال خود باقی می‌ماند؟

- چنانچه تغییر صورت گیرد ولو به صورت کامل نباشد باز زوجیت منتفی است و قبلاً بیان شد که اعتبار زوجیت متقوم بر بقاء زوج بر مردبودن و زوجه بر زن بودن است و اگر از این عناوین خارج شود، نکاح نیز باطل می‌شود.

آیا در ابطال نکاح به وسیله تغییر عده نگه داشته می‌شود یا خیر؟

- ظاهر آن است که در چنین موردی نه عنوان طلاق است و نه عنوان فسخ، بلکه انفساخ است و عدّه وجود ندارد.

آیا زن بعد از تغییر جنسیت می‌تواند در شهادات به عنوان یک شاهد عادل مرد تلقی شود؟ آیا مقدمات حرامی که در تغییر جنسیت صورت گرفته منافی با عدالت می‌باشد یا خیر؟

- از جهت اینکه عنوان مرد را پیدا کرده است کفایت در شهادت می‌کند. آری، اگر بدون وجود ضرورت و اضطرار مرتکب این عمل شده باشد، دیگر واجد عدالت نیست.

آیا نگاه و لمسی که حین عمل جراحی تغییر جنسیت صورت می‌گیرد می‌تواند مقدمه حرام باشد؟

- چنانچه از مصادیق ضرورت و  اضطرار باشد، این نگاه و یا لمس جایز است، اما در غیر این صورت خود این عمل حرام است، مگر اینکه جرّاح شوهر شخصی باشد که این عمل روی او انجام می‌گیرد.

در مواردی که فقط شهادت زن پذیرفته است مانند استهلال آیا مرد زن شده شرایط لازم برای شهادت دادن در چنین مواردی را دارا است؟

- آری.

اگر زنی تغییر جنسیت داد و به علت برجای بودن قسمتی از رحم دچار عادت ماهیانه شد، حکم آن چیست؟

- ظاهر آن است که در این فرض تغییر جنسیت به صورت کامل انجام نگرفته است و حکم خنثی را پیدا می‌کند. آری، اگر واقعاً تغییر کاملاً انجام گرفته باشد، این خون حکم خون جراحت را دارد.

 مرد زن‌شده در مورد عادت ماهیانه‌اش چه حکمی صادر می‌شود؟

 - باید ملاحظه کند که در کدام یک از عناوین زنها از جهت عادت ماهیانه قرار می‌گیرد و حکم آن را به جای ‌‌آورد.

 عناوین خانوادگی در بعد از عمل جراحی چگونه خواهد شد؟ (برادر، خواهر، دایی، خاله، عمه، عمو، جد، جده، پدر و مادر) و سهم الارث در این موارد چگونه است؟

- نسبت به برخی از این عناوین، حکم عنوان جدید را دارد، مثلاً اگر قبلاً مرد بوده و عنوان برادر داشته، بعد از زن شدن عنوان خواهر را دارد و نسبت به ارث ملاک حین فوت مورّث است، یعنی اگر در آن هنگام مرد بوده است، حکم مذکر را از جهت ارث دارد، ولو اینکه بعداً تغییر جنسیت دهد و زن شود.

در مرتد فطری و ملی، مرتد در زمان مرد یا زن بودن خویش دچار ارتداد شده است، حکم بعد از تغییر جنسیت صادر می‌شود، بر حسب کدام جنسیت وی حکم می‌شود؟

- ظاهراً بر طبق جنس فعلی حکم اجرا می‌شود. آری، از جهت انفساخ نکاح و لزوم اعتداد برای استتابه، زمان ارتداد ملاک است.

 در بعد از تغییر آیا نگاه به افراد همجنس جدید جایز است؟ به افراد همجنس قدیم چطور؟

- حکم جنس فعلی را دارد.

حکم مهریه تعیین شده در بعد از تغییر چیست؟ آیا پرداخت کلیه‌ آن (در صورتی که تغییر جنسیت داده مرد باشد) الزامی است؟ عدم پرداخت آن چطور؟ (در صورتی که تغییر جنسیت داده زن باشد) یا اینکه باید مدت زندگی زناشویی و مقدار مهریه با هم سنجیده شود و به مدتی که زندگی کرده‌‌اند مهر تعلق می‌گیرد؟

- مهریه با تحقق عقد نکاح، بر ذمه زوج به عنوان دین استقرار پیدا می‌کند و روشن است که تمام آن بر عهده زوج است. بنابراین، زوج باید تمام مهر را بپردازد، ولو اینکه تغییر جنسیت دهد، چون با تغییر، ذمّه و اشتغال ذمّه تغییری پیدا نمی‌کند و نیز اگر زوجه هم تغییر جنسیت دهد، باز این اشتغال ذمه رافعی ندارد و به قوت خود باقی است و ظاهر آن است که از نظر پرداخت تمام مهر یا نصف مهر از جهت دخول و عدم دخول حکم فوت قبل از دخول را دارد، نه حکم طلاق قبل از دخول.

 اگر زن برای تغییر از شوهر خود اذن گرفته باشد، چه مقدار مهریه به وی تعلق خواهد گرفت و اگر اذن نداشته باشد چه مقدار؟

- اذن شوهر ملازمه‌ای با سقوط مهریه ندارد.

در قراردادهایی که جنسیت مطرح است (در قبل از  انجام عمل عقود و قراردادهایی بر حسب جنسیت صورت گرفته و بعد از مدتی جنسیت عوض شده است) تکلیف قراردادهای منعقده چیست؟ آیا خود به خود فسخ می‌شوند؟ در صورتی که رضایت متعاقب آن باشد چطور؟

- در چنین قراردادهایی که در آن عنوان شرط است، با تغییر جنسیت طرف دیگر می‌تواند از خیار تخلف شرط استفاده کند.

 آیا تکرار جنسیت جایز است؟ مثلاً زنی برای انجام عمل جراحی اقدام می‌کند در انجام عمل شکست صورت می‌گیرد و خنثی می‌شود. مرتبه بعدی بر روی وی عمل انجام می‌شود. این دفعه عمل با موفقیت به اتمام می‌رسد و مرد می‌شود و بعد از مدتی زندگی کردن در جنسیت فعلی‌اش علایم نارضایتی نسبت به جنسیت خویش در وی مشاهده می‌شود و این دفعه برای بازگشت به جنسیت قبلی‌اش، یعنی زن بودن خویش، اقدام می‌کند تکلیف چیست؟

 - در هر فرضی که ملاک جواز وجود داشته باشد جایز است ولو مکرراً و از نظر احکام باید طبق عنوان جدید عمل شود.

 آیا زن بعد از تغییر جنسیت می‌تواند قاضی شود؟

- آری، ملاک در شرطیت ذکورت در قاضی، در حین قضاوت است.

اگر پزشکی به انجام عمل جراحی تغییر جنسیت مجبور شود، مثلاً شخصی بدون داشتن مجوز قانونی با تهدید پزشکی به صدمه زدن به وی یا خود، پزشک را مجبور به تغییر کند، در این صورت با توجه به اینکه حفظ نفس واجب است، وظیفه پزشک چیست؟

- چنانچه در مورد غیرشرعی اکراه یا اجبار شود، بر او گناهی نیست.

آیا شخص می‌تواند برای داشتن جنسیت و تغییر جنسیت قبلی، خنثی را به عنوان جنسیت مقصد انتخاب کند؟

- چون این امر منجر به ترک برخی از واجبات و یا انجام برخی از محرّمات قهراً می‌شود، به جهت رعایت حق مولویت جایز نیست.

در صورتی که شخص بعد از انجام عمل جراحی تغییر جنسیت عقیم شود، آیا حفظ نسل مقدم بر انجام عمل جراحی است یا خیر؟ اصلاً اولویتی در کار است؟

- در فرض سئوال که منجر به نقص می‌شود و جایز نیست.

در تعیین جنسیت، داشتن فیزیک مرد یا زن ملاک است یا وضعیت روحی و روانی؟ اگر وضعیت فیزیولوژی ملاک است، پس چرا تغییر جنسیت با توجه به وضعیت روحی و روانی بیمار صورت می‌گیرد؟ (با توجه به اینکه گفته شده انسان در انتخاب جنسیت خویش مختار است)

- اولاً این عناوین (مرد یا زن بودن) عرفی و واقعی است و در صورتی که مشکل باشد، در شرع امارات و قرائنی برای معین شدن ذکر شده است، اما وضعیت فیزیولوژی یا روحی دخالت در این جهات ندارد.

آیا بیماران روحی و روانی جنسی می‌توانند از مصادیق روایت حضرت رسول(ص) و حضرت امیر(ع) که مخنثین را لعن کردند و فرمودند آنها را از خانه اخراج کنید و سنگشان بزنید باشند یا خیر؟

- این روایت بر فرض صحت سند در فرضی است که خنثی به تکالیف خویش عمل ننماید، و آن هم در صورتی است که بیماری منشأ آن نباشد. اما اگر بیماری منشأ ترک احکام باشد دیگر استحقاق لعن را ندارند.

در صورتی که تغییر جنسیت بر روی کودک صورت گیرد می‌تواند بعد از بلوغ اعتراض کند و خواهان جنسیت سابق خویش باشد؟ در این صورت تکرار جایز است؟ در صورتی که تکرار جایز نمی‌باشد تکلیف کودک چیست؟

- همان طوری که قبلاً گفته شد اصل تکرار در مواردی جایز است اما باید دانست کسی ولایت بر این امر نسبت به کودک ندارد.
<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
پایان خبر

من میگم برگریزان دیگرازشهرانزلی .ملوان تنها داشته ما ازگذشته است که  ازدست رفت انهم بااین فضاحت .دیگه چیزی باقی نمانده . ان ازدریاوساحل که یاتصرف کردند یابا الودگیها غیرقابل استفاده است . ان تالابه که  روبه نابودی میرود بندرازادکه فقط اسم انزلی راداره .  جوانهاش هم ازبیکاری فراری شدندوبهغربت پناهبردند......وانهم از مدیریت شهریش !!!فقط یک تعدادادمها ازگذشته انزلی باقی مانده که انراهم کوچ بدهند میتوانند اسمش را عوض کنندوانرلی راازصفحه جغرافیا حذف نمایند. دیگه خلاص 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی