انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی

انجمن طرفداران توسعه بندرانزلی

نهادی مدنی، غیردولتی، غیرسیاسی، غیر انتفاعی و بدون وابستگی به گروه های حزبی، قومی، نژادی و ایدئولوژیک بدون وابستگی به گروه های حزبی، جناحی، قومی و عقیدتی

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

قدم بعدی شورای شهربندرانزلی چه خواهد بود؟

دوشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۴۲ ق.ظ

قدم بعدی شورای شهر بندر انزلی چه خواهد بود؟

 551908_356150084459824_779536392_n11

آروین ایل‌بیگی  

حتی اگر انتخابات اخیر شورای شهر بندر انزلی را زمینه‌ساز تحولی در وضعیت راکد شهر ندانیم، دستکم نتیجه‌ انتخابات و فعالیت‌های سیاسی منجر به آن، شگفت‌انگیز بود. شاید در اثر توجه به دلایل شکست در انتخابات قبلی – و حتما – در سایه‌ موج برخاسته از اردوی کشوری اصلاح‌طلبان، نیروهای گسیخته‌ مخالف با گروه محلی حاکم، بر سر یک لیست واحد توافق کردند و در شرایطی که رای مردم بندر انزلی در انتخابات شورای شهر برای اولین بار به صورت الکترونیک اخذ می‌شد، برای اولین بار در تاریخ این نهاد، جناح اقلیت پیشین، تمامی اعضای لیست پیشنهادی خود را وارد شورا کرد. تردیدی نیست – که با هر معیاری – این رویداد را می‌توان یک «پیروزی» کامل برای آنان دانست، اما قدم بعدی چه خواهد بود؟  

در ساختار مدیریت شهری ایران، «شهردار» آخرین حلقه‌ زنجیره مدیریتی «شهر» است و با آنکه اعتبار حکم خویش را از اعضای شورای شهر می‌گیرد، به دلایل بسیار، مهمترین حلقه نیز هست. از همین‌روست که گروه پیروز شده در انتخابات بندر انزلی، هم‌اکنون در دوراهی مهم و آینده‌سازی قرار گرفته است؛ این که زمینه‌ تکمیل موفقیت خود را فراهم نموده و امید صلاحی بیافریند؛ یا به راهی قدم گذارد تا هر آن‌چه از اعتبار اندوخته است، بر باد دهد. باید دید شورای منسوب به اردوگاه «امید»، با اعضایی که پس از سال‌ها اپوزیسیون ‌بودن حالا پوزیسیون شده‌اند، چه کسی را برای اداره‌‌ شهر انتخاب می‌کند؟

شهردار مطلوب کیست؟ جمع‌آوری داده‌های لازم برای پاسخ به این سوال، از مسیر شناخت «وضع موجود»ِ شهر و سازمان شهرداری حاکم بر آن می‌گذرد. بندر انزلی، از یک طرف با تمام آن پیچیدگی‌ها و دشواری‌های شناخته‌شده‌ شهرهای بندری روبرو است و از طرف دیگر با ویژگی‌های خاص تاریخی و جغرافیایی خود، وضعیت منحصربه‌فرد و متفاوتی از دیگران دارد. در اثر مجموعه‌ متنوع و چندلایه‌ای از انواع نارسایی‌های مدیریت شهری، رقابت‌های منطقه‌ای و عوارض فرامنطقه‌ای، بندر انزلی از شهری شاداب و آباد (با تجربه‌ شهرنشینی دلپذیر) به شهری فقیر و کم‌تحرک (با مسایل بحرانی) تبدیل شده است. شهری باریک (در میانه‌ دریا و تالاب) که با وجود وسعت بسیار اندک و محدود خود، مشمول پهنه‌های گسترده‌ای از فعالیت‌های بندری و نظامی هم هست. منطقه‌ آزاد تجاری-صنعتی در جوار شهر که از نام و برند «انزلی» برای توسعه‌ منطقه‌ای خود سود برده است، به جای آن که فرصتی برای توسعه‌ دیگرگون شهر قدیمی گردد، به رقیبی قدرتمند (با سرمایه مالی غیرقابل مقایسه) تبدیل شده که آتیه‌ شهر قدیمی را تهدید می‌کند. ساخت بندر بزرگ کاسپین در این منطقه و اتصال راه‌آهن سراسری به آن (که به دلایل همان اشتباهات مدیریتی به بندر انزلی نخواهد رسید)، انواع درآمدهای باقی‌مانده‌ بندری و ترانزیتی را از شهر قدیمی خواهد گرفت. منطقه‌ آزاد – با وجود منع موکد برنامه‌ریزان و مشاوران دولت‌های بانی این بنگاه – با ادامه‌ سرمایه‌گذاری در زمینه‌ گردشگری، فعالیت‌های تفریحی و گردشگری غیرمتمرکز و بی‌کیفیت بندر انزلی را به حاشیه رانده و بی‌مخاطب خواهد نمود. بدیهی‌ست که با وجود این منطقه، مسیر توسعه‌ فیزیکی شهر قدیمی به‌ناچار به سمت غرب خواهد رفت، جایی که پهنه‌های –غالبا مسکونی- جدید با معضلات شهرسازی فراوان، عملا مانعی در برابر هرگونه توسعه‌ موفق هستند. کیفیت زندگی و ترکیب جمعیتی بسیاری از این پهنه‌های پرجمعیت، وضعیت اجتماعی شهر را نیز تغییر داده و در شرایطی که مجموعه‌ مدیریت شهری در این سال‌ها خود را بی‌نیاز از هرگونه مطالعه‌ دقیق جامعه‌شناختی دیده است، داده‌ای نیز برای تصمیم‌گیری در مورد از هم‌گسیختگی‌های موجود و تعارضات لاینحل آینده، وجود ندارد. 

حساسیت‌ محیط زیست بندر انزلی چالشی دیگر است. تالاب بندر انزلی به عنوان مهمترین پهنه‌ طبیعی و یکی از سرمایه‌های اصلی توسعه‌ شهر در وضعیت بحرانی سالیان اخیر خویش متوقف شده و همچنان آینده‌ مبهمی دارد. آسیب‌دیدگی این محیط در کنار پروژه‌های عمرانی بحث‌برانگیز مصب آن، قدیمی‌ترین فعالیت اقتصادی شهر یعنی ماهیگیری را به مخاطره‌ جدی انداخته است. 

«ورزش» به عنوان تنها مولد نشاط اجتماعی و مهمترین زمینه‌ساز احساس تعلق و هویت‌ گروهی در تاریخ بندر انزلی، که بیشترین سرمایه‌ انسانی را در اجتماع بندر انزلی داشته است، اوضاع بهتری ندارد. می‌توان گفت: ناتوانی در جذب سرمایه، رشد بسیار بسیار اندک تاسیسات ورزشی و نابودی شتابنده‌ زمین‌ها و اماکن طبیعی، حتی پتانسیل بقا را از آن گرفته است. 

در کالبد شهر، وضعیت شریان‌های ترافیکی و پیاده‌راه‌ها و فضاهای عمومی، تناسبی با جمعیت و نوع پراکندگی آن ندارد. اگرچه پروژه‌های زیباسازی شهری، رشد کمی چشمگیری نسبت به دهه‌های قبل داشته‌اند، اما همگی بریده از یک طرح جامع‌نگر و بسیار لکه‌ای، بی‌دوام و بیشتر تزیینی بوده‌اند…  

شاید در مجالی دیگر بتوان بر این فهرست افزود اما نکته‌ حیاتی آن است که بدانیم مجموعه‌ شهرداری در مواجهه با مشکلات موجود، چه توانی دارد؟ متاسفانه باید گفت وضعیت کنونی شهرداری بندر انزلی، بسیار نگران‌کننده است. در اثر سیاست‌های نادرست، ناتوانی در استفاده از دانش مشاوران و درنتیجه، تصمیمات هیجانی و غیرعلمی سالیان اخیر، سازمان شهرداری به دو بندِ «درآمد کم و بدهکاری زیاد» گرفتار شده است. اگرچه معضل درآمد، معضلی عمومی برای تمام شهرداری‌های ایران است اما شهرداری بندر انزلی از ساده‌ترین روش‌های قانونی کسب درآمد نیز بهره نبرده و هیچ طرح و برنامه‌ عملی موثری برای جذب سرمایه‌گذار نداشته است. در سوی مقابل، بدهکاری نجومی ناشی از ضعف مدیریت پروژه‌ها، برنامه‌ریزی نادرست و فشارهای سربار از وضعیت اقتصادی کشور، نفس شهرداری را به شماره انداخته است. همه‌ این‌ها در شرایطی ست که سازمان شهرداری کمترین شفافیت ممکن را در انتشار گزارشات مالی، ساختارهای اداری و مستندات برنامه‌ای از خود نشان داده و با شاکله‌ای سنتی، صلب و غیرهوشمند، در پی شکست غولی ست که بسیار بسیار از خودش بزرگ‌‎تر است.  

کلیدواژه: تفکر. بیش از یک دهه پیش در سلسله‌ مقالاتی در جراید بندر انزلی تلاش کردم شرح دهم که چگونه «تفکر» را می‌توان مهمترین عنصرِ خوارشده در دستگاه شهرداری بندر انزلی و تصمیمات و طرح‌های آن دانست (متاسفانه باید گفت هنوز هم برای خواستن تحول و تغییری در وضع موجود، کلیدواژه‌ مهم همان است). در آن زمان شهرداری محافظه‌کار بر سر کار بود که با تمام تجربه‌ مدیریتی در بدنه‌ نهادهای شهرداری و آشنایی با قواعد سنتی بروکراسی در آن‌ها، به دلیل دور بودن از متد علمی روز و نظریات جدید اداره‌ شهر، آورده‌ای بیشتر از «روزمرگیِ بی‌دردسر از طریق لابی‌گری در کسب اعتبارات مرسوم» نداشت!  

مدتی بعد، در اواسط کار دولت نهم، شخصی با روحیات متاثر از شعارهای همان دولت، بر صندلی شهردار بندر انزلی نشست. شهردار جدید در مدت کوتاهی با تغییرات گسترده و جنجالی در مدیران و کارشناسان ارشد شهرداری، مسیر هیجانی دشمن‌ستیزانه‌ای را برای پاک‌سازی شهرداری از – به زعم خویش – فساد در پیش گرفت. اما پس از چند سالِ توام با درگیری‌های بسیار، سرانجام در حالی کنار رفت که هیچ ‌دستاورد درونی (و حتی ظاهری) برای شهر بندر انزلی بر جای نماند. خیلی زود بعضی از مدیران پیشین بر سر کار خویش بازگشتند و بعضی دیگر با نیروهایی هم‌سطح خویش (یا کمی متفاوت‌تر) تعویض شدند. در واقع نهایتِ تغییر حاصل از تصمیمات هیجانی و غیرعلمی، تحولِ ساده‌ نیروی انسانی بود. زیرا ساختارها همان بود و فرآیندها و متدها تغییری نیافته بود. 

متاسفانه آن‌چه از مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های پیشتازان دوره‌ جدید شورای شهر بندر انزلی برمی‌آید، نشان می‌دهد که این سطحِ نازل از تحول‌خواهی (یا حتی رضایت به روزمرگی مطلوب و رفع بن‌بست‌های مالی)، شهرداری آینده را نیز تهدید می‌کند. به یقین خیرخواهی و عافیت‌طلبی برای بندر انزلی ایجاب می‌کند تا گروه پیروز، به جای رویکردهای هیجانی و احساسی و زودگذر (که شاید برای دوره‌ کوتاه انتخابات قابل درک بود) بر مسیر سیاست‌های زیربنایی، برنامه‌ای و مبتنی بر دانش روز ساخت و اداره‌ شهر قدم بگذارند. بنابراین شهردار مطلوب این تفکر نیز شخصی است که توانایی مدیریت در این اسلوب جدید را داشته باشد. کسی که برنامه‌های روشن، دقیق و موثری برای درآمدزایی شهرداری ارائه کند و بتواند با استفاده از روش‌های علمی نوین و خلاقانه، از تمام ظرفیت‌های موجود (و نیروهای موافق و مخالف) برای توسعه‌ بندر انزلی استفاده کند. البته معنای توسعه هم روشن است و به چند پروژه‌ نمایشی زودبازده (همچون باغ پرندگان و آکواریوم آبزیان و شهربازی و …) اطلاق نمی‌شود. توسعه‌‌ پایدار، با برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدتی حاصل می‌آید که تصویرگر چشم انداز روشن اقتصادی برای شهر و ضامنِ بهبود تمام شاخص‌های شهرنشینی برای انزلی چی‌ها باشد.  

عکس از: هومن منصف

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۲۹
رئیس هیات مدیره

نظرات  (۲)

۰۱ تیر ۹۶ ، ۱۷:۱۴ آروین ایلبیگی
آقای عباسی عزیز، به نکته‌‌ی مهم و دقیقی انگشت گذاشتید. با شما کاملا موافق و هم‌عقیده‌ام و در یادداشت‌های دیگری تلاش کرده‌ام به شرح و بسط همین موضوعی که اشاره فرمودید بپردازم. متاسفانه امکان دیدار حضوریتان برایم فراهم نیست، بنابراین امیدوارم بیشتر از شما بخوانم. درود بر شما.
۲۹ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۰۲ داود عباسی
بیان وضع موجود تقریبا دقیق است ،تفکر به عنوان کلید واژه ،امروزه باید مشخص تر شود تفکر در مورد چه ؟ ،چه موضوعی محور مشکلات انزلی است که با روشن شدن آن دروازه راه توسعه برای قدم نهادن در آن به روی شهر ما باز خواهد شد ،مشکل اصلی تعیین هویت اقتصادی انزلی است که در فحوای مقاله نیز گنجانده شده ولی به نظر بنده باید صراحتا به آن پرداخت، اگر این هویت اقتصادی مناسب انزلی مورد شناسایی نخبگان و عوامل موثر شهری قرار بگیرد وحرکتی آگاهانه در جهت تحقق هر چه سریعتر آن برداشته شود گرفتاری ها یک به یک وسلسله وار از پی یکدیگر رفع خواهند شد ، اگر هویت اقتصادی انزلی شناخته شودتکلیف شهرداری نیز به راحتی معلوم خواهد شد ،علت اهمیت شهرداری آنست که تنها بخشی از مدیریت شهری است که درونی است چه از لحاظ مالی به خود شهر وابسته است وچه از نظر حوزه مدیریتی بیشترین استقلال را از سایر ارگانهای مدیریتی دارد وبنابراین نزدیکترین ارگان به اهالی شهر ومنافع شهری آنهاست ،لذا بودجه وتوانمندی آن مستقیما به هویت اقتصادی شهر گره خورده است وبدون در نظر گرفتن آن شهرداری یا دچار برنامه ریزی ذهنی وغیر عملی خواهد شد ویا چاره یی به غیر روزمرهگی نخواهد داشت تلاشهایی که در زمینه هویت اقتصادی صورت گرفته و ناکام مانده با توجه به مقاطع تاریخی باید بررسی شوند ،فعلا اشاره ای گذرا در حد بضاعت فهم خودم طرح میکنم :در دوران پهلوی اول انزلی هویت بندری پیدا کرد که در آن دوران شکوفایی به این شهر داد وآنرا در سطح کشور دارای جایگاه کرد ولی به علت بسته بودن اقتصاد تنها همسایه شمالی ما وعدم انطباق نیاز های متقابل ما وآنها ،نا کام ماند به تدریج وبابالا رفتن وضعیت رفاهی مردم کشور وایجاد فرهنگ مدرن ،درنهایت در زمان پهلوی دوم گردشگری از نوع ساحلی وطبیعت گردی ،به هویت اقتصادی این شهر تبدیل شد که موجب رونق اقتصادی ودوران طلایی در آمد شهری شد وخاطره شهرداریهای موفق نیز از آن دوران به یادمان هست با انقلاب اسلامی ومسایل فرهنگی آن حوزه گردشگری وخصوصا ازنوع ساحلی وطبیعت گردی آن دچار چالش ودر نتیجه تعطیل گردید تا آنکه باز تعریفی در خور جمهوری اسلامی برای آن تدوین شود که تا کنون موفق نبوده ایم وصنعت گردشگری دچار سرنوشت باری به هر جهت شده است لذا بعداز انقلاب اسلامی شهر انزلی به شکل خود به خودی به هویت صیادی خود وابسته شد که همه میدانیم با منفعل شدن سازمان متولی آن یعنی شیلات و محدودیت های منابع دریایی وآلودگیها ی آن این هویت اقتصادی به فقر کامل انزلی انجامید وصیادان به جای حامیان توسعه انزلی، زیانکاران اصلی این شهر شدند فراموش نمیکنیم برنامه صید صنعتی کیلکا را که منابعی از شهر وفعالین اقتصادی آن به هدر داد...تا اینکه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی وایجاد جمهوریهای آزاد در همسایگی ،بارقه امید تقویت هویت اقتصادی بندری وبالاخره داد وستد آزاد را در دل انزلیچی ها روشن کرد ولی سیر حوادث وتنگ نظری ها وبی فکری مسئولین انزلی که نسبت به دغدغه های شهر ومردم آن کاملا بیگانه بودند ،راه چاره را به بلای شهر وقوز بالای قوز تبدیل کرده بقیه مطالب خوبست در قالب گفتگو بیان شود لذا مطلب را با یک سوال به پایان میبرم آیا تبدیل شدن انزلی به منطقه آزاد میتواند گمشده انزلی باشد وآن هویتی است که مدیریت دلسوز شهری برای تحقق آن باید بسیج شوند آیا این امکان به عنوان ظرفیت اصلی موجب تقویت سایر ظرفیت ها ی غیر فعال فعلی از جمله گردشگری وصیادی و...نخواهد بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی