شورای شهر و تلخیهای انقراض تالاب انزلی
تالاب انزلی در سال 1971 میلادی برحسب تعاریفی که از این آبگیر شد با مساحت 20 هزار هکتار و عمق دو تا 8.5 متر ثبت جهانی شد اما 44 سال بعد به واسطه بی اعتنایی و عدم رسیدگیهای منطقه ای حالا در حال انهدام قطعی است. برخی از شهروندان این شهر، فعالان محیط زیست و برخی از فعالان امور دریایی طی دو دهه هشدارها و اخطارهایی به مدیران عالی و مسئولان استانی داده اند، با اینهمه این تالاب بنا به نظریه کارشناسان محیط زیست، طی کمتر از دو سال به سرزمین خشکی مبدل خواهد شد که تنها خاطره ای از آن خواهد ماند.
بندر انزلی یکی از شهرهای زیبای ساحلی ایران در استان گیلان که روزگاری یکی از پاکیزه ترین، مطبوع ترین و البته خاطره انگیز ترین شهرهای ایران بود امروز به یکی از شهرهای تبدیل شده که به نسبتا مردابه ای می ماند که تعفن آن فضای عمومی اطراف شهر را منطقه ای غیرقابل سکونت کرده است.
بندر انزلی یکی از شهرهای بود که روزگاری جزء فخر و سرمایه کشور محسوب می شد. بخشی از جلا و زیبایی آن به آثار تمدنی او مربوط می شد همچون تاسیس اولین اداره بلدیه، نخستین سالن نمایش و تئاتر، اولین گمرک و اداره شیلات، اولین پل متحرک، نخستین سردخانه صنعتی و کارخانه چوبری و لیمونادسازی، اولین اتومبیل، اولین خطوط هوایی کشور در این شهر به ثبت رسید.
بخش عمده ای از این آثار بواسطه همسایگی ایران با کشور شوراها و دروازه ای به سوی اروپا بود. بخشی از این موسسات و نهادهای مدنی بواسطه قرابتی بود که ایران با کشور شوروی داشت. در کنارش دریاچه خزر ـ بزرگترین دریاچه جهان ـ وجه متمایز دیگری به این شهر می داد که از جمله تالاب انزلی از مظاهر آن بشمار می رفت.
40 سال پیش وقتی چنین تالابی در کنوانسیون رامسر به تصویب رسید بسیاری بر این گمان بودند که شهر انزلی وارد دوره جدیدی از نمادهای تمدنی خود شده است. آن ها سیل گردشگران داخلی و خارجی را مثالی بر این ادعای خود می دانستند و بر این تاکید داشتند که حتی این شهر بواسطه تالاب می تواند چرخه حیاتی خود را با درآمدها و حتی عوارضی شهر تامین کند. سخنی که چندان هم نامربوط نبود. طی دو دهه اول، سیر قهقهرایی تالاب هنوز آنچنان بر نیزارهای این تالاب سایه نینداخته بود گرچه افول آن آغاز شده بود. در سال های نخست انقلاب بواسطه جنگ و ضرورت های آن این مهم چندان حیاتی دانسته نمی شد گرچه شاید استدلال درستی هم می بود اما رفته رفته سیر قهقهرایی آن شدت گرفت و هم وضعیت کشور از سال های بحرانی خود عبور کرد.
بدین ترتیب، وضعیت تالاب انزلی آرام آرام به یکی از معضلات آن شهر مبدل شد و بخشی از جلوه، طبیعت و جذابیت آن را در خود محو کرد. بوی گندیده و متعفن تالاب انزلی که روزگاری محل نمایش نیلوفران آبی بود و پرندگان مهاجر از آنجا برای تخمگذاری استفاده میکردند هم اکنون از بلوار ساحلی داخل شهر نیز قابل استشمام است. امروزه، این قضیه نه تنها گردشگران را از زیباترین نقطه منطقه و جهان فراری میدهد، بلکه ساکنین این شهر را وادار می کند که منازل خود را به فواصل دورتر از محل تالاب انزلی انتقال دهند. این وضعیت اسفبار به نقطه ای نزدیک شده که صاحب خانهای که منزل خود را برای اجاره عرضه کرده بود، از جمله محاسن منزل را دوری از تالاب انزلی و بدور از بوی تعفن عنوان میکرد.
در عجبم که طی سه دهه گذشته، دهها شهردار، بخشدار، رئیس اداره محیط زیست، اداره شیلات در این شهر مدیریت داشتند اما هیچکدام در جهت حل چنین معضل ملی اقدامی عاجل نکردند. خطایی استراتژیک که متاسفانه هزینه بخشی از آن را ساکنان آن شهر پرداخت می کنند و بخشی دیگر هزینه هایی است که ملت ایران متحمل می شود.
برخی از اشتباهات را میتوان با مدادپاکن، پاک کرد ولی 40 سال بی اعتنایی و بی توجه ای از دریاچه ارومیه و تبدیل آن به نمکزار را چطور میتوان از ذهن ساکنان این سرزمین پاک کرد؟ حالا نوبت تالاب انزلی است. به نحوی که به نظر متخصصان طی 1.5 سال آینده به مرداب خشک تبدیل میشود که متاسفانه با هر گونه اختصاص بودجه قابل احیاء نخواهد بود.
اینک که وضعیت تالاب به نقطه وخیمی نزدیک شده و نیازمند اتخاذ تصمیمات مهم ملی و منطقه ای هستیم شاید دقت در این نکته بتواند گره گشای این معضل باشد. طی این مدت شورای شهر انزلی چه اقدامی در این باره انجام داده است؟ چه مأموریتی برای خود تعریف کرده است؟ چطور حاضر است یکی از جذابترین قطب گردشگری کشور، منطقه و حتی جهان به طرف نابودی برود؟ ساخت و سازهای غیرمجاز، عدم لایروبی به موقع و مهمتر از همه قطع مسیر طبیعی تبادل آب تالاب انزلی با دریایخزر به علت تغییر ارتفاع مسیر ارتباطی باعث شده است همگی به بیعرضگی خود در حفظ این گوهر خدادادی پی ببریم.
به عنوان یک فعال امور دریایی و دلسوز این سرزمین، تقاضا می کنم که کنفرانسی در همین رابطه در شهرداری بندر انزلی سازماندهی شده و از مراکز پژوهشی، دانشگاهی و حفظ محیط زیست بخواهیم در اسرع وقت راههای احیاء این تالاب را احصاء کنند.
آنچه که مسلم است دولت باید مرجع ملی دریایی کشور را احیاء و تقویت کند تا یک سازمان پاسخگو در رابطه با امور دریایی وجود داشته و نظریات کارشناسی و تخصصی حاکمیتی را بتواند بدون استخدام مشاور به دولت ارائه کند.
ملک رضا ملک پور
نماینده کمیسیون حمل و نقل کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی
اگر به گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۱۲ مراجعه کنید نوشته که از ۲۲۴ میلیون وام در سال ۲۰۰۵ برای شهرهای شمال ایران ( رشت ، انزلی ، ساری ، بابل ) که تا سال ۲۰۰۹ ادامه داشته و مراحل پرداخت وام به علت دور زدن تحریم و تبدیل یورو به دلار و پیدا کردن بانک های واسطه طول کشیده ، نهایتا حدود ۹۰ درصد ازوام پرداخت شده واز دلایل پرداخت این وام که به وزارت نیرو ، حفاظت از محیط زیست و ساکنان اطراف تالاب انزلی و دریای کاسپین در شهرهای رشت و انزلی بوده که فاضلاب خودشان رامستقیم وارد رودخانه زرجوب و گوهر رود ، تالاب انزلی و دریای کاسپین نکنند و وضع زیست محیطی ساکنان اطراف تالاب بین المللی انزلی بهتر شود . ۷۰ درصد مبلغ پرداختی مربوط به فاضلاب و ۳۰ درصد آن مربوط به بخش آب بوده .
خنده دار این که یکی از دلایل نرسیدن به اهداف پروژه را طولانی شدن تنظیم اوراق مناقصه برای فغالیت های مختلف پروژه دانسته که گاه تا دو سال طول کشیده و توصیه کرده که این اوراق در زمان تصویب قرارداد باید حاضر می بود .
. همچنین برنامه اقتصادی حذف یارانه و پرداخت مستقیم آن به اقشار فقیر در سال ۲۰۰۷ ، میزان تعرفه آب و فاضلاب را افزایش داده است و هزینه های طرح رابالا برده است . طولانی شدن خرید زمین و اخذ مجوز کنده کاری و پلیس راهنمایی را هم یکی از دلایل نرسیدن به اهداف پرویه دانسته است .
لطفا خودتان با جستجوی عبارت زیر صحت و سقم آن را بررسی کنید .
NORTHERN CITIES WATER AND SANITATION PROJECT
April 25, 2012
و همچنین
Draft Final Environmental
Assessment Report for
Rasht and Anzali
February ,2005