خواهرخوانده انزلی
خواهرخوانده انزلی
کابورگ ( Cabourg )
خواهرخواندگی قراردادی است بین دو شهر که برای ایجاد همبستگی و اتحاد بیشتر انسانی و فرهنگی بسته میشود. مفاد این قراردادها موضوعات فرهنگی اقتصادی و بازرگانی و اخیراً ورزشی را شامل میشود. "خواهرخواندگی " اصطلاحی است که از ادبیات اروپا وارد دیگر کشورها شده است. علت بکارگیری واژه خواهرخواندگی به این اعتبار است که در بیشتر زبانهای دنیا واژه شهر مونث است معمولاً دو شهر برای خواهر خواندگی باید دارای تشابهاتی باشند مثلاً دو شهر تاریخی، دو شهر علمی یا دانشگاهی و یا دو بندر و یا حتی دو سمبل مشترک باشند که این انگیزه را ایجاد کند. رونق و رواج گردشگری بین دو شهر خواهرخوانده و نامگذاری متقابل نام خیابانهایی به نام شهر خواهر خوانده از جمله نتایج اعلام خواهرخواندگی شهرها است.
در خرداد سال 1354 شهرداری انزلی به درخواست شهرداری کابورگ فرانسه با امضای تفاهم نامه خواهرخواندگی ، اولین قرارداد خواهرخواندگی در ایران را امضا نمود . این حرکت فرهنگی اجتماعی از یک شهر کوچک در شمال ایران با تلاش های شهردار وقت محمدنقی بحرپیما و چند تن از اعضای انجمن شهر بدون صرف هیچ هزینه ای (حتی هزینه ایاب و ذهاب) صورت پذیرفت .
مجموعه شایستگی ها و اعتماد به نفس این انسان والا که سرچشمه در اصالت انسانی و تجارب مدیریتی و آگاهی از تاثیرات مثبت فرهنگی این رویداد است ، افتخار و سربلندی انزلی را برای شهروندان به ارمغان آورد و بار دیگر ، تعریف "انزلی اولین دروازه اروپا است ." توسط ایشان تایید شد .
بررسی شباهت های دو شهر نشان می دهد
1 - انزلی و کابورگ دارای ساحل - دریا – رود وجنگل های اطراف شهر هستند . در طی گسترش شهر انزلی در 40 سال گذشته ویژگی برخورداری از جنگل کم رنگ شده است .
2 - از لحاظ تاریخی نیز صدماتی که دو شهر کابورگ و بندرانزلی پس از اشغال شهر در جنگ جهانی دوم به مدت بیش از سه سال متحمل شدند، خاطرات تلخ تاریخی مشترک از ویرانی ها و بمباران شهر را تداعی می سازد .
تجارب باز سازی این دو شهر پس از پایان جنگ جهانی دو م و شکوفا سازی اقتصاد شهر بر پایه سرمایه گذاری در بخش گردشگری و توریسم ، می تواند چشم انداز دستیابی به وجه مشترک دیگر برای رونق اقتصادی شهر باشد .
برقراری تورهای گردشگری برا ی شهروندان این دو شهر ، توسط سرمایه گذاری بخش خصوصی با ایجاد تسهیلات برای گرفتن ویزا و محل های اقامتی ، اولین رویکرد مثبت ، کم هزینه و قابل ترسیم ، برای بهر ه داری از این رویداد فرهنگی –اجتماعی است .
آشنایی با ویژگی های شهر بندرانزلی و کابورگ
تقسیمات کشوری در ایران
کشور ایران به چندین استان و هر استان به چند شهرستان و هر شهرستان به تعدادی بخش و هر بخش به چند دهستان و شهر تقسیم میشود.دهستان کوچکترین واحد تقسیمات کشوری در ایران می باشد .
براساس آخرین تقسیمات کشوری در خرداد ۱۳۹۱، کشور ایران از ۳۱ استان، ۴۰۲ شهرستان، ۹۹۹ بخش، ۲۵۱۲ دهستان و ۱۱۶۷ شهر تشکیل یافتهاست.
استان گیلان دارای 16 شهرستان و 43 بخش و 52 شهر و 109 دهستان است . مساحت این استان ۱۴٬۰۴۴کیلومترمربع و جمعیت آن ۲٬۴۸۰٬۸۷۴ نفرمی باشد.
شهرستان بندرانزلی دارای 1 بخش مرکزی و 2 دهستان به نام های چهار فریضه و لیجارکی حسن رود است . این شهرستان 28 روستا دارد.
تقسیمات کشوری در فرانسه
فرانسه کشوری است دارای مناطق و جزایر پراکنده متعدد در اقیانوسهای گوناگون جهان.
تقسیمات کشوری در خاک اصلی کشور فرانسه به گونه زیر است
- ۲۲استان (région)
- استانها جمعاً به ۹۶ شهرستان (département) تقسیم شدهاند.
- شهرستانهای فرانسه جمعاً به ۳۴۲ بخش (arrondissement) مترادف انگلیسی ( منطقه= ( district تقسیم شدهاند.
- بخشها به نوبه خود به ۳٬۸۸۳ زیربخش (canton) تقسیم شدهاند.
- زیربخشها جمعاً ۳۶٬۵۶۹ دهستان (commune) مترادف انگلیسی )شهر=town ) را تشکیل میدهند. کمون کوچکترین واحد تقسیمات کشوری در فرانسه میباشد.
در کنار تقسیمات کلی کشوری، محدوده سه شهر پاریس، مارسی، و لیون خود به مناطق شهری (arrondissement municipal) تقسیم شدهاست. پاریس ۲۰، مارسی ۱۶، و لیون ۹ منطقه شهری دارد.
نرماندی غربی یا همان نرماندی سفلی ، 17,589 کیلو مترمربع مساحت و 1,453,000 نفر جمعیت دارد .
کالوادوس دارای 4 بخش است و 25 زیربخش (canton ) و 705 شهر و دهستان (commune )دارد . . مساحت شهرستان کالوادوس 5,548 کیلومتر مربع و جمعیت آن 685262 نفر است
شهر کابورگ با مساحت5/52 کیلومترمربع و جمعیت 4,026 نفر که در تابستان به 40,000 نفر می رسد از قطب های گردشگری و ساحلی شهرستان کالوادوس می باشد.
کالوادوسبه فرانسوی: Calvados چهاردهمین شهرستان از 976 شهرستان فرانسه است . شهرستان کالوادوس در شمال غرب این کشور قرار دارد. این شهرستان زیرمجموعه ناحیه نرماندی سفلی ( نرماندی غربی ) می باشد. این شهرستان در خلال انقلاب فرانسه بر پا گردید. کالوادوس از سمت شمال به کانال مانش راه دارد.
این شهرستان یکی از 83 شهرستانی است که پس از انقلاب کبیر فرانسه در 4 مارس 1790 میلادی تشکیل شد . این شهر نامش را از روی مجموعه صخره های موجود در دریای مانش گرفت.
موقعیت جغرافیایی کابورگ
شهر کابورگ ازشهرستان ( کالوادوس ) است که در استان نرماندی غربی واقع است . نرماندی غربی خود دارای سه شهرستان
1- کالوادوسCalvados
2 - مانشManche
3 –ارنه Orne است.
شهرستان کالوادوس با مرکزیت شهر کان دارای 4 بخش (arrondissement) به نام های
1–کان Caen
2 –بایه Bayeux
3 - لیزه Lisieux
4 - ویر Vire است .
رود زیبای دیوه Dives River که از کوه های نرماندی سرچشمه می گیرد پس از طی 105 کیلومتر در این شهر به دریای مانش می ریزد.
دریک کیلومتری انتهای مسیر این رود ، یک کیلومتر تپه شنی و ماسه ای مصنوعی و پرپیچ وخم ساخته شده که به "کلاه کابورگ " شهرت دارد واستراحتگاه تابستانی بندر گیلیوم (بندر مصنوعی ) در سال 1990 در آنجا برپا شد .
کابورگ یکی از بنادر قدیمی است به طوری که اسناد تاریخی نشان می دهد در سال 1057 ویلیام چهارم معروف به "ویلیام فاتح " ، خود را در این محل برای حمله به انگلستان تجهیز کرد.
فاصله کابورگ از مرکز استان ( کان ) 25 کیلومتر و از پاییتخت (پاریس ) 218 کیلومتر می باشد.
************
تصاویر زیر نشان می دهد که چگونه در طی جنگ جهانی دوم نیروهای متفقین طی بزرگترین نبرد جنگ جهانی دوم معروف به نام "نبرد نرماندی " در خلیج سن و در سواحل نرماندی فرود آمدند و از سد بتونی ساحلی معروف به " دیوار آتلانتیک " گذشتند .
لازم به یادآوری است که یک سال بعد از کنفرانس تهران و با استفاده از "کریدور پارس " ( Persian Corridor ) متفقین توانستند خود را برای " نبرد نرماندی " آماده سازند .
***********
تاریخچه شهر کابورگ در جنگ جهانی دوم
شهر کابورگ از شهرهایی است که توسط آلمان نازی به مدت سه سال 1943-1946اشغال گردید و کلیه هتل ها و اراضی شهری و اداری آن توسط نظامیان سکنی یافت. جیره مردم به وسیله کوپن نان برای مردم بالغ به میزان 350 گرم توزیع می شد .
پس از ویرانی ناشی از نبرد نرماندی و درهم شکستن دیوار آتلانتیک که آلمان های نازی دیواره های محکم بتونی در آن همراه با تجهیزات و تسلیحات مدرن برپاکرده بودند با گسیل میلیون ها سرباز متفقین از بین رفت و ویرانه های شهر با سرمایه گذاری گردشگری و توریستی به حالت عادی برگشت .
تاریخچه انزلی در جنگ جهانی دوم
در تاریخ 25 آگوست 1942 ( سوم شهریور 1320 ) حمله نیروی دریایی شوروی به فرماندهی دریاسالار دوم " شدلنیکوف " از طریق دریای خزر به استان گیلان ایران آغاز شد. ناوگان او شامل بیش از ده ها قایق گشت زنی، ناوشکن، کرجی های متعدد ضد هوایی و قایق های مخصوص پیاده شدن در ساحل می شد. در مقابل، نیروی دریایی ایران تنها سه قایق توپدار داشت.
در همین حال، ارتش چهل و چهارم" از مرز گذشته و پیشروی خود به سمت استان گیلان را آغاز کرد. آنها در امتداد بزرگراه آستارا و بزرگراه ساحلی اصلی (جاده شمال) پیشروی کردند. با توجه به نیروهای زیاد ایران در منطقه، نیروهای شوروی باید بعد از پیاده شدن در ساحل، شهرهای ایران را امن کرده و سپس به نیروهای زمینی می پیوستند. نیروهای شوروی بر اساس برنامه در ساحل پیاده شدند و سریعا شهر آستارا را تصرف کردند و به سمت دیگر اهداف خود پیشروی را آغاز کردند.
هدف اصلی از این حمله تصرف بندر دریای خزر ایران در بندر پهلوی (بندر انزلی) بود. نیروهای ایران در گیلان، به فرماندهی "ژنرال ایرانپور" ، موضع خود را در مرکز استان رشت و بندر پهلوی ساختند و یک دفاع خیره کننده را ترتیب دادند. نیروهای ایرانی با اینکه فاقد توپخانه ساحلی بودند، کرجی شوروی را که وظیفه پیاده کردن موج اول حمله در ساحل را داشت با توپ های 75 میلی متری خود غرق کردند.ایرانی ها به شدت می جنگیدند، و با وجود برتری شوروی، ایرانی ها مانع ورود نیروهای شوروی به ساحل می شدند. وقتی هواپیماهای شوروی در بالای سر نیروهای ایران پرواز می کردند با سلاح های خود شلیک نمی کردند تا جایشان معلوم نشود.
روز بعد با این حال، نیروی هوایی اتحاد جماهیر شوروی دوباره وارد عمل شدند، ولی اینبار با تعداد زیادی بمب افکن سنگین. گروه 4 هوایی، با بمب افکن های خود به موقعیت های نظامی و اهداف غیرنظامی در سراسر گیلان حمله کردند، از جمله بندر پهلوی و رشت. در طول بمباران در حدود 200 نفر غیر نظامی کشته شدند. بمباران ها بسیاری از مواضع ایران را نابود کرد و در نهایت توسط "لشکر چهل و چهارم شوروی " مقاومت در هم شکسته شد و هر دو شهر تصرف شدند. مبارزه بسیار شدید بود، و شوروی در اینجا سنگین ترین تلفات خود را از تهاجم متحمل شد. با اینحال به خاطر عدم وجود نیروی زرهی و هوایی در آن منطقه از ایران، ارتش ایران نتوانست مقاومت کند. آنها در 28 آگوست 1942 مقارن با 6 شهریور 1320مجبور به تسلیم شدند. با این وجود، برخی از نیروهای ایرانی از قبول شکست خودداری کردند، و به رامسر برای ادامه مبارزه عقب نشینی کردند. البته وقتی دولت ایران تسلیم شد تلاش های آنها تضعیف شد. در آن زمان، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی به شهرستان چالوس رسیده بودند، به این معنی که آنها می توانند از بزرگراه چالوس (جاده چالوس) عبور کرده به تهران برسند.
ناوسروان " یداله بایندر " در بندر انزلی ، بر اثر بمباران شهید شد و متفقین ناوچه های نیروی دریایی شمال را به غنیمت بردند ولی پس از چند سالی حدود 1326 شمسی به ایران بازگرداندند . اسامی سه ناوچه نیروی دریایی شمال عبارتند بودند از 1 – ناوچه سپیدرود 2 – ناوچه گرگان 3 – ناوچه بابلسر این ناوچه ها 32 تنی مسلح به توپ های 47 میلیمتری " اشکودا " و مسلسل سنگین بود که در کارخانجات کشتی سازی بندر " انکونا " ایتالیا به طور مجزا و قطعات باز، ساخته و با کشتی به بندر خرمشهر حمل و در بندر انزلی توسط مهندسین ایرانی و متخصصین ایتالیایی ، مونتاژ و راه اندازی شده بود.
ناو 600 تنی سلطنتی "شهسوار" در سال 1315 در هلند ساخته شده بود از طریق رود ولگا به آب های دریا خزر رسید و توسط روس ها در اختیار شهرداری انزلی قرار گرفت تا مخارج کارکنان آن راتقبل نماید . این ناو از ضبط روس ها در امان ماند .ناو "شهسوار "هم اکنون با نام حمزه و بعنوان ناو آموزشی - رزمی در دریای مازندران خدمت می کند.
ضمنا ناوچه "نهنگ " را که همان بارکاس سفید رود بود مسترد نکردند ، گویا آن بارکاس متعلق به شرکت صید ماهی "لیانازوف " بوده و روس ها بعد از انقلاب اکتبر خود را مالکآن می دانستند .
عبور پناهندگان لهستانی دپورت شده از بازداشتگاه های سیبری ( گولاک ) و اردو های کار ، برای عبور از ایران به منظور تشکیل و بازسازی ارتش و دولتی خارج از کشور شان ، همزمان با قحطی جنگ و جیره بندی بعضی از اقلام نظیر قند و شکر در بندر انزلی ، مانع از آن نبود که این پناهندگان از عطوفت و انسانیت بی بهره بمانند . خاطرات بازماندگان لهستانی نشان می دهد که مردم چگونه نان و مواد غذایی اندک خود را در اختیار آنان می گذاشتند. تعداد زیادی از سربازان و شهروندان لهستانی به دلیلی قحطی زدگی و بیماری جان باختند و در گورستان لهستانی ها در بندر انزلی دفن شدند.
عکس هایی از اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم ( آلبوم جنگ جهانی دوم از سایت خبری فرارو ) و تخلیه پناهندگان لهستانی ( دانشنامه ویکی پدیا )
سفارت انگلیس در تهران –جشن تولد چرچیل سفارت شوروی در تهران و تصمیم برای تفاهم نامه
تفاهم نامه" پرشن کریدور " برای کمک رسانی به شوروی از طریق ایران - پس از اشغال ایران
نقشه مسیرهای اشغال نیروهای شوروی از شمال و شمال غربی و شرقی و نیروهای انگلیس از غرب و جنوب و جنوب غربی و پیوستن در قزوین
سر در ورودی گورستان لهستانی ها دربندرانزلی گورستان لهستانی ها دربندرانزلی
ایرانیان و شهروندان انزلی با مرور این گذشته تاریخی تلخ ، با تقویت بنیه های علمی فرهنگی اجتماعی نظامی در کلیه عرصه ها و حفظ یکپارچگی و اتحاد نباید بگذارند هیچ گزندی بر این سرزمین وارد آید و ضمن تعامل با سایر کشور ها ، در عرصه حقوق بین الملل ، از حقوق مادی و معنوی کشور دفاع نمایند .
پیمان همکاری
"خواهرخواندگی پیمان همکاری بلند مدت و رسمی دو شهر است که شهرداران دو شهر برای ایجاد همبستگی و اتحاد بیشتر انسانی و فرهنگی منعقد میشود.
پیمان خواهر خواندگی بین شهرهایی امضا میشود که نوعی وجه تشابه و همسانی از قبیل ویژگیهای تاریخی، فرهنگی، نمادها مشترک و غیره با یکدیگر داشته باشند تا از ظرفیتهای یکدیگر برای پیشبرد اهداف خاص علمی، فنی، گردشگری و نظایر آن استفاده کنند و با اعزام گروههای کارشناسی از تجربیات یکدیگر بهرهمند شوند.
پیمان خواهر خواندگی رابطهای دوستانه و هدفمندی است که به منظور تبادل اطلاعات و تجربیات و توسعه مناسبات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، شهری، فنی و سیاسی میان یک جامعه شهری با جامعه شهری همانند خارجی برقرار میشود و از آن جهت که ذاتا دربرگیرنده سه بخش اصلی یک اجتماع، یعنی حکومت محلی، تجارت، و بخشهای خصوصی (جامعه مدنی و سازمان) میشوند منحصربفرد هستند.
این پیوند با پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ میلادی، برای نخستین بار در بین شهرهای کشورهای اروپایی شکل گرفت.
امروزه شهرهای خواهرخوانده یا خواهرشهرها شبکه غیرانتقاعی و غیردولتی گستردهای از شهروندان و همکاران بینالمللی را تشکیل میدهند و بیش از ۲۴۰۰ رابطه خواهرخواندگی رسمی بین شهرهای جهان وجود دارد.
خواهرخواندهها چطور همدیگر را پیدا میکنند؟
شهرها از طرق مختلفی یکدیگر را پیدا میکنند؛ گاهی شهردار دو شهر همدیگر را ملاقات کرده و با همدیگر آشنا میشوند و پس از آن مقدمات آشنایی و خواهرخواندگی شهرهای خود را فراهم میآوردند. در موارد دیگر گروه یا افرادی از اجتماع، معلمان، تجار یا اعضای انجمنهای قومی جریان امور را به دست میگیرند و کمیته خواهرخواندگی ایجاد میکنند، و سپس از رهبران منتخب خود میخواهند همکاری رسمی بین دو کشور صورت گیرد. بعضی شهرها بخاطر هم نام بودن، یا بخاطر این که جشن و فستیوال مشابهی دارند با یکدیگر خواهرخوانده میشوند.
بطور کلی بهتر است شهرهایی با یکدیگر روابط خواهرخواندگی داشته باشند که از نظر مسائل جغرافیایی، جمعیت، صنایع و منافع مشابهت دارند. از سوی دیگر مشاهده شده که قطبهای متضاد نیز میتوانند با یکدیگر همکاری موفقی داشته باشند.
خواهرخواندهها چه میکنند؟
برنامههای شهرهای خواهرخوانده شامل نوع منحصربفردی از همکاری و مشارکت در سه بخش اصلی یک جامعه زنده و پویا یعنی حکومت محلی، تجارت و بخشهای خصوصی میشود. این برنامه بیش از هر برنامه بینالمللی دربرگیرنده فعالیتها و پروژهها و تبادلات متنوع و گسترده هستند. تقریباً هر نوع فعالیتی که در یک اجتماع انجام میشود، برای مثال بهداشت و مراقبتهای پزشکی، محیط زیست، هنر، آموزش، توسعه اقتصادی و تجاری، امنیت عمومی، آموزشهای شهری، جوانان و غیره هر یک میتوانند موضوع یکی از پروژههای شهرهای خواهر خوانده شوند.
برای داشتن روابط خواهرخواندگی موفق شرایط و مسائلی باید رعایت شوند که از جمله آنها میتوان به حمایت و مشارکت شورای شهر، تشکیل کمیتههای ویژه، مشارکت مستقیم دپارتمانهای شهری مختلف مانند توسعه اقتصادی، فنی، امنیت عمومی و غیره، امکان همکاری بخش خصوصی مانند شرکتها و تجارتهای کوچک، توجه به تفاوتهای فرهنگی بین دو جامعه برای جلوگیری از برخوردهای فرهنگی جدی، برگزاری مباحث و سمینارهای بین فرهنگی و تعریف اهداف واضح برای روابط و همکاریها اشاره کرد. "1
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1- مقاله تهران و خواهر خوانده هایش . سایت خبری فرارو - 17 فروردین
2 - داشنامه آزاد ویکی پدیا
3 – تاریخ بندرانزلی - عزیز طویلی
3 - سایت رسمی شهرداری کابورگ